دروس احكام و مناسك حج

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور : دروس احکام ومناسک حج / معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبری.

مشخصات نشر : تهران: نشر مشعر، 1387.

مشخصات ظاهری : 216 ص.

شابک : 25000 ریال 978-964-540-250-9 :

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

يادداشت : چاپ سوم.

موضوع : حج

شناسه افزوده : بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت. معاونت آموزش و پژوهش

رده بندی کنگره : BP188/8/د46 1387

رده بندی دیویی : 297/357

شماره کتابشناسی ملی : 2080481

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

ص:10

ص:11

ص:12

ص:13

ص:14

ص:15

ص:16

ص:17

ص:18

ص: 19

مقدمه

يكى از مباحث اساسى و مورد نياز زائران بيت اللَّه الحرام، احكام دين و مناسك عمره و حج است. بر اساس اين نياز بخشى از فرصت روحانيان معظم كاروانها نيز بايد به آموزش اين مسائل اختصاص يابد، چرا كه درستى و نادرستى اعمال آنان بسته به آگاهى آنها و مطابقت اعمالشان با احكام شرعى است.

نوشته حاضر، يكى از متون آموزشى حج تمتع است كه به موضوع احكام عمومى و مناسك حج پرداخته و بر اساس سرفصل هاى مصوّب كه پيشتر منتشر گرديده تدوين شده است. جهت استفاده بهتر از اين نوشته نكات ذيل يادآورى مى شود:

1- اين مجموعه در دو بخش تدوين شده كه بخش اوّل حاوى احكام عمومى مورد نياز زائران و بخش دوّم، احكام اختصاصى و مناسك حج است.

2- چون اين اثر اوّلين تجربه در اين راستاست و بر اساس سرفصل هاى از پيش تنظيم شده تدوين گشته، حجم برخى از دروس بيش از فرصت يك جلسه و برخى ديگر كمتر از آن است، لذا روحانيون معظم مطالب مورد نياز باقى مانده

ص: 20

را در جلسه بعد استفاده خواهند كرد.

3- چون فعلًا فرصت پرداختن به فتاواى همه مراجع معظم تقليد نبود، لذا اين نوشته بيشتر به احكام عمومى و اتفاقى پرداخته و در برخى از موارد نيز به تفاوت فتاواى مراجع اشاره شده است. اميد است در آينده بتوانيم با رفع كاستى هاى آن تفاوت فتاوا را نيز در آن لحاظ كنيم.

4- در پايان ضمن آرزوى موفقيت براى تمام عالمان متعهدى كه خالصانه در راه رشد و تعالى فكرى و فرهنگى جامعه به ويژه زائران بيت اللَّه الحرام تلاش مى كنند اين كار را بى عيب و نقص نمى دانيم، و نظرات اصلاحى و تكميلى عزيزان را بر ديده منّت مى نهيم.

ربّنا تقبّل منّا انّك أنت السميع العليم

حوزه علميه قم- پاييز 1385 ه ش.

محمّدحسين فلاح زاده

ص: 21

بخش اوّل: احكام عمومى

اشاره

ص: 22

ص: 23

جلسه اول: وجوب شناخت احكام فقهى دين

1- تقسيم احكام:

هركارى كه انسان انجام مى دهد، در اسلام داراى حكم خاصى است كه عبارت است از:

* واجب: عملى كه انجام آن لازم است و ترك آن عذاب دارد؛ مانند نماز و روزه.

* حرام: عملى كه ترك آن لازم است و انجامش عذاب دارد؛ مانند دروغ و ظلم.

* مستحب: عملى كه انجام آن نيكو است و ثواب دارد، ولى ترك آن هم عذاب ندارد؛ مانند نماز شب و صدقه.

* مكروه: عملى كه ترك آن نيكو است و ثواب دارد، ولى انجامش عذاب ندارد؛ مانند فوت كردن به غذا و خوردن غذاى داغ.

ص: 24

* مباح: عملى كه انجام و ترك آن مساوى است، نه عذابى دارد و نه ثوابى؛ مانند راه رفتن، نشستن.(1)

2- وجوب شناخت احكام دين

بر همه مكلفان لازم است احكام مورد نياز خود را ياد بگيرند تا بتوانند به وظايف خود عمل كنند و سعادت دنيا و آخرت را كسب كنند.

از آن جا كه همه مردم نمى توانند در تشخيص واستخراج احكام الهى از منابع آن، تخصص لازم را به دست آورند و تنها افراد اندكى به اين امر موفق مى شوند، ديگران براى شناخت احكام دين و وظيفه خود به آنان مراجعه مى كنند.

مجتهد و فقيه

شخصى كه با بهره گيرى از علوم و دانش هاى لازم، به حدى رسيده است كه مى تواند وظايف و تكاليف دينى را از منابع آن استخراج كند، «مجتهد» يا «فقيه» ناميده مى شود.

مرجع تقليد

مجتهد و فقيهى كه مردم در مسائل و احكام دينى از او پيروى مى كنند، «مرجع تقليد» نام دارد.

مرجع تقليد، مسائل دينى را با استفاده از وحى الهى (قرآن) و سنت معصومين عليهم السلام (روايات) به ما مى رساند و با خصوصياتى كه دارد، سخنى از روى خواسته و سليقه خود نمى گويد؛ بلكه آن چه را كه از قرآن و روايات فهميده، بازگو مى كند. بنابراين، تقليد و پيروى از مجتهد، اطاعت از شخص نيست؛ بلكه


1- . الفتاوى الواضحة، ج 1، ص 83

ص: 25

اطاعت از احكام خداست كه توسّط مرجع تقليد به دست ما رسيده، و بالاتر اين كه، اطاعت از پيامبران نيز اطاعت از شخص نيست؛ بلكه اطاعت از فرمان خدا و وحى است.

ص: 26

جلسه دوم: تقليد

1- معناى تقليد

تقليد به معناى پيروى كردن و دنباله روى است و در اين جا پيروى از «فقيه» مى باشد؛ يعنى انسان كارهاى خود را مطابق فتواى مجتهد انجام دهد.

2- وجوب تقليد؛ براى افراد غير مجتهد و محتاط

* كسى كه مجتهد نيست و نمى تواند احكام و دستورهاى الهى را به دست آورد بايد از مجتهد تقليد كند.

* وظيفه اكثر مردم در احكام دين، تقليد است چون افراد كمى هستند كه بتوانند در احكام، اجتهاد كنند.

* به مجتهدى كه ديگران از او تقليد مى كنند «مرجع تقليد» مى گويند.

ص: 27

3- شرايط مرجع تقليد

* مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند بنابر احتياط واجب بايد دانش فقهى او از ساير مجتهدين زمان خود بيشتر باشد.

* شخص عادل در مرتبه اى از تقوا قرار دارد كه در پى انجام واجبات و پرهيز از گناهان است و نشانه عدالت آن است كه گناهان كبيره(1) را انجام نمى دهد و گناه صغيره را تكرار نمى كند.

* كسى كه تازه به سن بلوغ رسيده است، يا تاكنون تقليد نمى كرده، بايد مجتهدى را مرجع تقليد خود قرار دهد كه زنده باشد و نمى تواند از مجتهدى كه فوت كرده است تقليد كند.

* كسى كه از مجتهدى تقليد مى كند، اگر مرجع تقليدش از دنيا برود، مى تواند با اجازه مجتهد زنده، بر تقليد وى باقى بماند.

* كسى كه بر تقليد ميت باقى مانده است در مسائلى كه ميت در آنها فتوا ندارد و همچنين مسائل جديد؛ مانند جنگ و صلح و ... بايد از مجتهد زنده تقليد كند.

* مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند، بايد پيرو مذهب جعفرى؛ يعنى شيعه دوازده امامى باشد، پس شيعيان نمى توانند در احكام، به فتواى علماى غير دوازده امامى عمل كنند.

* اسلام وظيفه زن و مرد را متناسب با طبيعت و چگونگى خلقت وى قرار داده است، برداشتن مسؤوليت بسيار خطير و سنگين مرجعيت، از دوش بانوان، ناديده گرفتن حق آنها نيست؛ چون در اسلام بانوان نيز مى توانند در علوم اسلامى تا اجتهاد پيش بروند و احكام خدا را از منابع آن (قرآن و روايات) استخراج كنند


1- . گناه كبيره، گناه بزرگ است كه بر آن وعده عذاب و آتش داده شده است؛ مانند: دروغ و تهمت، غير آن را گناه صغيره گويند.

ص: 28

و از كسى تقليد نكنند.

* اعلم كسى است كه در استخراج احكام (از قرآن و روايات) از مجتهدان ديگر استادتر باشد.

4- راه شناخت مرجع تقليد

1- بر مكلف واجب است كه جهت شناختن مجتهد اعلم جستجو كند.

2- انسان در تقليد مستقل است و تابع ديگران نمى باشد، مثلًا زن در اين مسأله تابع شوهر نيست و هركس را داراى شرايط تشخيص داد از او تقليد مى كند هرچند شوهرش مقلد مجتهد ديگرى باشد.

3- انسان مى تواند از يكى از راه هاى زير، مجتهد و اعلم را تشخيص دهد:

* خود انسان يقين كند، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

* دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند.

* عده اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند.

5- راه هاى دستيابى به فتاواى مرجع تقليد

* شنيدن از خود مجتهد.

* شنيدن از دو نفر يا يك نفر عادل.

* شنيدن از يك نفر مورد اطمينان و راستگو.

* ديدن در رساله مجتهد.

ص: 29

1- اگر مجتهد اعلم در مسأله اى فتوا نداشته باشد، مقلِّد مى تواند به مجتهد ديگرى كه در آن مسأله فتوا دارد رجوع كند و بنابر احتياط واجب بايد مجتهدى كه به فتوايش رجوع مى شود از ديگران اعلم باشد.

2- اگر فتواى مجتهد در مسأله اى عوض شود، مقلّد بايد به فتواى جديد عمل كند و عمل كردن به فتواى گذشته جايز نيست.

6- بقاء بر تقليد

1- بقاى بر تقليد ميت اشكال ندارد، يعنى كسى كه در زمان حيات مجتهدى به فتاوايش يا بعضى از آنها عمل كرده باشد، مى تواند بر تقليد او باقى بماند، حتى در مسائلى كه در زمان حيات آن مجتهد به آنها عمل نكرده نيز مى تواند از وى تقليد كند؛ مثلًا در زمان حيات او به حج نرفته و اكنون پس از مرگ او به حج مى رود، مى تواند مناسك حج را مطابق فتواى او عمل كند.

2- بقاى بر تقليد ميت بايد با اجازه مجتهد زنده باشد؛ يعنى چنانچه به فتواى مجتهد زنده بقاى بر تقليد ميت جايز باشد مى تواند همچنان از او تقليد كند.

3- كسى كه بر تقليد ميت باقى مانده است، در مسائلى كه ميت فتوا نداده و همچنين در مسائل جديد بايد از مجتهد زنده تقليد كند.

7- عدول از مجتهدى به مجتهد ديگر

* عدول از غير اعلم به اعلم بنابر احتياط، واجب است.

* عدول از مساوى به مساوى هستند، جايز نيست، در صورتى كه به فتواى آن مجتهد عمل كرده باشد.

* عدول از اعلم به غير اعلم، جايز نيست.

ص: 30

* عدول از مجتهدى كه مدتى از او تقليد مى كرده و اكنون معلوم شده است كه اهليت فتوا نداشته، واجب است.

* عدول از مجتهدى كه يكى از شرايط مرجعيت را از دست داده، مثلًا ديوانه شده يا فراموشى به او دست داده، به مجتهد جامع الشرايط، واجب است.

* عدول از مجتهدى كه تاكنون از او تقليد مى كرده و اكنون از دنيا رفته است به مجتهد زنده جايز بلكه احتياط مستحب است.

* عدول از مجتهد زنده به مجتهد مرده بنابر احتياط واجب(1) جايز نيست.

هرچند قبلًا از او تقليد مى كرده و پس از مرگ وى به مجتهد زنده رجوع كرده است.


1- . برخى از مراجع تقليد، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده مساوى را جايزمى دانند.

ص: 31

جلسه سوم: وضو (1)

1- چگونگى وضو

انسان بايد در وضو ابتدا صورت را بشويد و سپس دست راست و بعد از آن دست چپ را. بعد از شستن اين اعضا، بايد با رطوبت كف دست، سر را مسح كند؛ يعنى دست را بر آن بكشد و سپس پاى راست و در آخر پاى چپ را مسح كند.

2- اعمال وضو

(1)

نمايش تصوير


1- . برخى از مراجع تقليد، مسح روى پا تا آخر آن را لازم مى دانند.

ص: 32

3- شرايط آب وضو

1- وضو با آب نجس و مضاف باطل است، خواه انسان بداند آن آب نجس يا مضاف است يا نداند، يا فراموش كرده باشد.

2- آب وضو بايد مباح باشد، بنابراين در موارد زير وضو باطل است:

* وضو گرفتن با آبى كه صاحب آن راضى نيست (راضى نبودن او معلوم است)

* آبى كه معلوم نيست صاحب آن راضى است يا نه.

* آبى كه وقف افراد خاصى است، مانند حوض برخى از مدارس و وضوخانه بعضى از هتل ها و مسافرخانه ها و ...

3- وضو گرفتن از نهرهاى بزرگ، گرچه انسان نداند صاحبان آنها راضى هستند يا نه اشكال ندارد، اما اگر صاحبان آن از وضو گرفتن جلوگيرى كنند، احتياط واجب آن است كه وضو نگيرند.

4- اگر آب وضو در ظرف غصبى باشد و با آن وضو بگيرد باطل است.

5- وضو گرفتن از آب هاى داخل مسجد الحرام و مسجد النبى صلى الله عليه و آله كه مخصوص نوشيدن است جايز نيست.

4- شرايط اعضاى وضو

1- اعضاى وضو در موقع شستن و مسح بايد پاك باشد.

2- اگر چيزى بر اعضاى وضو باشد (اعضاى شستن) كه از رسيدن آب به آن جلوگيرى كند، يا بر اعضاى مسح است، هرچند از رسيدن آب جلوگيرى نكند، براى وضو بايد برطرف شود.

3- خطوط قلم خودكار و لكه هاى رنگ و چربى و كِرِمْ در صورتى كه رنگ

ص: 33

بدون جِرم باشد، مانع وضو نيست، ولى اگر جِرم داشته باشد (روى پوست را گرفته) بايد برطرف شود.

5- شرايط وضوگيرنده

1- كسى كه مى داند اگر وضو بگيرد مريض مى شود و يا مى ترسد كه مريض شود، بايد تيمم كند و اگر وضو بگيرد باطل است. ولى اگر نداند كه آب براى او ضرر دارد و وضو بگيرد و بعد بفهمد كه ضرر داشته، وضويش صحيح است.

2- وضو، بايد به قصد قربت انجام شود، يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم وضو بگيرد.

3- لازم نيست نيت را به زبان آورد، يا از قلب خود بگذراند، بلكه همين مقدار كه مى داند وضو مى گيرد كافى است، به طورى كه اگر از او بپرسند، چه مى كنى؟ بگويد وضو مى گيرم.

6- رعايت ترتيب و موالات در وضو

ترتيب

كارهاى وضو بدين ترتيب بايد انجام شود:

* شستن صورت

* شستن دست راست

* شستن دست چپ

* مسح سر

* مسح پاى راست

ص: 34

* مسح پاى چپ

اگر ترتيب اعمال وضو به هم بخورد وضو باطل است، حتى اگر پاى چپ و راست را همزمان(1) مسح كند.

مُوالات

1- موالات يعنى؛ پشت سر هم انجام دادن و فاصله نينداختن بين اعمال وضو.

2- اگر بين كارهاى وضو به قدرى فاصله شود كه وقتى مى خواهد جايى را بشويد يا مسح كند رطوبت جاهايى كه پيش از آن شسته يا مسح كرده، خشك شده باشد، وضو باطل است.

7- وضوى جَبيره اى

تعريف جبيره: دوايى كه بر زخم مى زنند و چيزى كه با آن زخم را مى بندند، «جَبيره» نام دارد.

1- شخصى كه بر اعضاى وضويش، زخم يا شكستگى است؛ اگر بتواند به طور معمول وضو بگيرد، بايد به طور معمول وضو بگيرد. مثلًا؛

الف: روى زخم باز است و آب براى آن ضرر ندارد.

ب: روى زخم بسته است ولى باز كردن آن امكان دارد و آب ضرر ندارد.

2- چنان چه زخم بر صورت يا دستهاست و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، اگر اطراف آن را بشويد كافى است.

3- اگر زخم يا شكستگى در جلوى سر يا روى پاها است (محل مسح) و


1- . به فتواى برخى از مراجع تقليد مسح همزمان پاها اشكال ندارد.

ص: 35

روى آن باز است، چنان چه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو كه در دست مانده، مسح كند.

كيفيت انجام وضوى جبيره اى

در وضوى جبيره اى، بايد جاهايى كه شستن يا مسح آن امكان دارد به طور معمول بشويد يا مسح كند، و مواردى كه امكان ندارد، دست تر بر جبيره بكشد.

ص: 36

جلسه چهارم: وضو (2)

1- چيزهايى كه بايد براى آنها وضو گرفت مانند

نمايش تصوير

ص: 37

2- مبطلات وضو

1- خارج شدن ادرار يا مدفوع از انسان.

2- خارج شدن باد معده و روده از مخرج غائط.

3- خواب، چنان چه گوش نشنود و چشم نبيند.

4- چيزهايى كه عقل را از بين مى برد؛ مانند ديوانگى، مستى، بيهوشى.

5- استحاضه زنان.

6- آن چه سبب غسل شود؛ مانند جنابت و مسّ ميّت.

3- مواردى كه وضو گرفتن مستحب است

* براى نماز ميت.

* رفتن به مسجد و حرم امامان.

* خواندن قرآن.

* همراه داشتن قرآن.

* خوابيدن.

* رساندن جايى از بدن به جلد يا حاشيه قرآن.

* زيارت اهل قبور.

ص: 38

جلسه پنجم: غُسل

اشاره

در غسل بايد تمام بدن و سر و گردن شسته شود، خواه غسل واجب باشد مانند جنابت، و يا مستحب، مانند غسل جمعه، به عبارت ديگر تمام غسل ها در انجام فرقى ندارند مگر در نيت.

1- انواع غسل (به لحاظ انجام دادن)

غسل را به دوصورت مى توان انجام داد: «ترتيبى» و «ارتماسى».

در غسل ترتيبى، ابتدا سر و گردن شسته مى شود، سپس نيمه راست بدن و بعد از آن نيمه چپ.

در غسل ارتماسى، تمام بدن يك باره در آب قرار مى گيرد. پس در غسل ارتماسى بايد آب به قدرى باشد كه انسان بتواند تمام بدن را زير آب ببرد.

ص: 39

نمايش تصوير

2- غسل هاى واجب (جنابت- مسّ ميت)

غسل جنابت

چگونه انسان جنب مى شود؟

نمايش تصوير

ص: 40

غسل مسّ ميت

1- اگر كسى جايى از بدن خود را به بدن انسان مرده اى كه سرد شده و غسلش نداده اند برساند، بايد غسل مسّ ميت كند.

2- در اين موارد مسّ بدن انسان مرده سبب غسل نمى باشد:

* انسانى كه در ميدان نبرد به شهادت رسيده است، در صورتى كه در ميدان جان دهد.

* مرده اى كه بدنش گرم است و هنوز سرد نشده است.

* مرده اى كه غسلش داده اند.

3- غسل مس ميت را بايد مانند غسل جنابت انجام دهند، ولى كسى كه غسل مسّ ميت كرده، اگر بخواهد نماز بخواند، بايد وضو هم بگيرد.(1) 4- اگر چند ميت را مسّ كند يا يك ميّت را چند بار مسّ نمايد، يك غسل كافى است.

5- براى كسى كه بعد از مسّ ميّت غسل نكرده است، توقف در مساجد و خواندن سوره هايى كه سجده واجب دارد مانعى ندارد، ولى براى نماز و مانند آن بايد غسل كند و وضو بگيرد.

3- شرايط صحيح بودن غسل

1- تمام شرطهايى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد، در صحيح بودن غسل هم شرط است، به جز موالات و همچنين لازم نيست بدن رااز بالا به پايين بشويد.


1- . به فتواى برخى از مراجع معظّم تقليد با غسل واجب، مثل غسل مسّ ميّت نيز مى توان نماز خواند و وضو لازم نيست.

ص: 41

2- كسى كه چند غسل بر او واجب است، مى تواند به نيت همه آنها يك غسل به جا آورد.

3- كسى كه غسل جنابت كرده، نبايد براى نماز وضو بگيرد، ولى با غسل هاى ديگر نمى شود نماز خواند و بايد وضو هم بگيرد.(1) 4- در غسل ارتماسى بايد تمام بدن پاك باشد، ولى در غسل ترتيبى پاك بودن تمام بدن لازم نيست و اگر هر قسمتى را پيش از غسل دادن همان قسمت، تطهير كند كافى است.

5- غسل جبيره اى مثل وضوى جبيره اى است، ولى بنابر احتياط واجب بايد آن را ترتيبى به جا آورد.

6- كسى كه روزه واجب گرفته، نمى تواند در حال روزه غسل ارتماسى انجام دهد، چون روزه دار نبايد تمام سر را در آب فرو برد، ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند صحيح است.

7- در غسل لازم نيست تمام بدن با دست شسته شود، و چنانچه با نيت غسل، آب به تمام بدن برسد كافى است.

4- كارهايى كه بر فرد جنب حرام است

* رساندن جايى از بدن به خط قرآن، اسم خداوند و بنابر احتياط واجب اسامى پيامبران و ائمه و حضرت زهرا عليهم السلام.

* رفتن به مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله هرچند از يك در داخل شود و از در ديگر بيرون رود.


1- . به فتواى برخى از مراجع تقليد با غسل هاى واجب و برخى از غسل هاى مستحب نيز مى توان نماز خواند و نياز به وضو نيست.

ص: 42

* توقف در مساجد.

* گذاشتن چيزى در مسجد هرچند از بيرون مسجد باشد.

* خواندن سوره هايى از قرآن كه سجده واجب دارد، حتى يك حرف از آن.

* توقف در حرم امامان عليهم السلام بنابر احتياط واجب.

سوره هاى سجده دار قرآن:

- سوره شماره 32 (سوره سجده)

- سوره شماره 41 (سوره فصّلت)

- سوره شماره 53 (سوره نجم)

- سوره شماره 96 (عَلَق)

* اگر جنب از يك درِ مسجد وارد شود و از در ديگر خارج شود (عبور بدون توقف) مانع ندارد، به جز مسجدالحرام و مسجدالنبى كه عبور هم جايز نيست.

* اگر شخصى در خانه اش مكانى را براى نماز قرار دهد و همچنين نمازخانه مؤسسه ها و ادارات، حكم مسجد ندارد.

ص: 43

جلسه ششم: تيمّم

1- مواردى كه به جاى وضو و غسل بايد تيمم كرد

1- اگر آب نباشد؛

2- دست رسى به آب نباشد؛

3- آب براى بدن ضرر داشته باشد؛

4- وقت كافى براى غسل يا وضو نباشد.

2- چگونگى تيمّم

1- زدن كف دودست با هم بر چيزى كه تيمم بر آن صحيح است.

2- كشيدن هردودست بر تمام پيشانى و دو طرف آن، از جايى كه موى سر روييده است، تا روى ابروها و بالاى بينى.

3- كشيدن كف دست چپ بر تمام پشت دست راست.

4- كشيدن كف دست راست بر تمام پشت دست چپ.(1)


1- . به فتواى برخى از فقها در تيمم بدل از غسل، يك بار بايد دست بر زمين بزند و بر پيشانى بكشد و بار ديگر بر زمين بزند و بر دستها بكشد.

ص: 44

يادآورى: تمام كارهاى تيمم بايد با قصد تيمم و براى اطاعت از دستور الهى انجام شود، و همچنين بايد معلوم كند كه تيمم به جاى وضو است يا غسل.

3- چيزهايى كه تيمم بر آنها صحيح است

* خاك

* ريگ

* اقسام سنگ ها مانند: سنگ سياه، سنگ مرمر، سنگ گچ (قبل از پخته شدن)، سنگ آهك (قبل از پخته شدن)

* گل پخته مانند: آجر، كوزه.

4- شرايط صحيح بودن تيمم

* اعضاى تيمم، يعنى پيشانى و دست ها پاك باشد.

* پيشانى و پشت دست ها را از بالا به پايين مسح كند.

* چيزى كه بر آن تيمم مى كند پاك و مباح باشد.

* ترتيب را رعايت كند.

* موالات را رعايت كند.

* چيزى بين دست و پيشانى و همچنين كف دست و پشت دست در هنگام مسح فاصله نباشد.

5- احكام تيمم:

1- تيمّمى كه به جاى وضو است با تيمّمى كه به جاى غسل است فرقى ندارد مگر در نيت.

ص: 45

2- كسى كه به جاى وضو تيمم كرده است، اگر يكى از چيزهايى كه وضو را باطل مى كند از او سر بزند تيممش باطل مى شود.

3- كسى كه به جاى غسل تيمم كرده است هرگاه يكى از اسباب غسل، مثل جنابت يا مسّ ميت پيش آيد تيممش باطل مى شود.

4- تيمم در صورتى صحيح است كه نتواند وضو بگيرد، يا غسل كند، بنابراين اگر بدون عذر تيمم كند، صحيح نيست و اگر عذر داشته باشد و برطرف شود، مثلًا آب نداشته و آب پيدا كند، تيمم او باطل مى شود.

5- اگر به جاى غسل جنابت تيمم كند، لازم نيست براى نماز وضو بگيرد، ولى اگر به جاى غسل هاى ديگر تيمم كند، با آن تيمم نمى تواند نماز بخواند و بايد براى نماز وضو بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگرى به جاى وضو انجام دهد.

ص: 46

جلسه هفتم: نماز (1)

1- اهميت نماز

نماز، بهترين حالت بندگى خداست و در ميان اعمال واجب، داراى اهميت ويژه اى است. نماز، دستور خداوند بزرگ براى انسان هاى پاك ووارسته است و نمازخواندن، اطاعت فرمان اوست.

نماز، بهترين شيوه ارتباط با خالق يكتا و جلوه اى از عبادت انسان در پيشگاه اوست.

نماز، مانند نهر آبى است كه نمازگزار، روزى پنج مرتبه خود را در آن شست و شو مى دهد.

و نمازگزار، بنده خالص خداست كه با نماز، ارتباطى خالصانه با پروردگار خويش برقرار مى كند و نماز به او آرامش روح مى بخشد تا در جريان هاى زندگى، با اميد به فردايى روشن، به تلاش بپردازد.

ص: 47

2- مقدمات نماز

براى نماز خواندن آمادگى لازم است. مسائلى كه به عنوان آمادگى براى نماز پيش از نماز بايد مراعات شود، «مقدمات نماز» نام دارد. مسائل مربوط به نماز را به سه دسته تقسيم كرده اند: الف) مقدمات؛ ب) مقارنات؛ ج) خلل و احكام متفرقه.

3- پوشش در نماز (آقايان و بانوان)

1- مردان بايد عورت را بپوشانند و بهتر است از ناف تا زانو را بپوشانند.

2- زنان بايد تمام بدن را بپوشانند به جز:

* دست ها تا مچ؛

* پاها تا مچ؛

* صورت به مقدارى كه در وضو بايد شسته شود.

3- بر زنان پوشاندن دست ها و پاها و صورت به مقدارى كه در مسأله پيش گفته شد در نماز واجب نيست، گرچه پوشاندن آن هم مانع ندارد ولى از نگاه نامحرم پاها را بايد بپوشانند.

4- مكان نمازگزار

مكانى كه انسان در آن نماز مى خواند بايد داراى شرايط زير باشد:

* مباح باشد (غصبى نباشد).

* ثابت باشد (مانند اتومبيل در حال حركت نباشد).

* تنگ و سقف آن كوتاه نباشد تا بتواند قيام و ركوع و سجود را به طور صحيح انجام دهد.

ص: 48

* جايى كه پيشانى را مى گذارد (در حال سجده) پاك باشد.

* مكان نمازگزار اگر نجس است طورى تر نباشد كه به بدن يا لباس وى سرايت كند.

* جايى كه پيشانى را مى گذارد (در حال سجده) از جاى زانوها و بنابر احتياط واجب از جاى انگشتان پا، بيش از چهار انگشت بسته، پست تر يا بلندتر نباشد.

احكام مكان نمازگزار

1- نماز خواندن در مكان غصبى (مثلًا در خانه اى كه بدون اجازه صاحب خانه وارد شده است) باطل است.

2- در حال ناچارى نماز خواندن بر چيزى كه حركت مى كند؛ مانند قطار و هواپيما و در جايى كه سقف آن كوتاه است و يا جايش تنگ است؛ مانند سنگر و بر مكان ناهموار اشكال ندارد.

3- انسان بايد رعايت ادب را بكند و جلوتر از قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام نماز نخواند.

4- مستحب است، انسان نماز را در مسجد بخواند، و در اسلام بر اين مسأله سفارش بسيار شده است.

5- قبله

1- خانه كعبه، كه در شهر مكّه و در مسجدالحرام قرار دارد، «قبله» است و نمازگزار بايد رو به آن نماز بخواند.

2- كسى كه بيرون شهر مكه و دور از آن است اگر طورى بايستد كه بگويند رو به قبله نماز مى خواند كافى است.

ص: 49

6- نماز در مسجدالحرام

در برخى روايات، آمده است كه ثواب يك ركعت نماز در مسجدالحرام، معادل صد هزار ركعت و در مسجدالنبى معادل ده هزار ركعت نماز در جاى ديگر است. چه به جا و مناسب است كه زائران محترم از اين فرصت به خوبى استفاده كنند و نمازهاى واجب بلكه مستحب را در اين مكان هاى شريف بجاى آورند و از پاداش بسيار زياد آن بهره مند گردند.

7- لباس نمازگزار

لباس نمازگزار بايد اين شرايط را دارا باشد:

* پاك باشد (نجس نباشد).

* مباح باشد (غصبى نباشد).

* از اجزاء مردار نباشد؛ مثلًا از پوست حيوانى كه مطابق دستور اسلام كشته نشده است تهيه نشده باشد، حتى كمربند و كلاه.

* از حيوان حرام گوشت نباشد؛ مثلًا از پوست پلنگ يا خوك تهيه نشده باشد.

* اگر نمازگزار مرد است، لباس او طلاباف يا ابريشم خالص نباشد و نيز نماز خواندن با انگشتر و حلقه طلا باطل است.

از شرايط بالا آن چه ممكن است براى هركس پيش آيد شرط اول است، چون كمتر كسى است كه با لباس غصبى يا با لباسى كه از اجزاء مردار تهيه شده نماز بخواند، بنابراين به توضيح شرط اول مى پردازيم.

يادآورى: علاوه بر لباس، بدن نمازگزار نيز بايد پاك باشد.

در اين موارد نماز خواندن با بدن يا لباس نجس باطل است:

* عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند؛ يعنى با اين كه مى داند بدن يا

ص: 50

لباسش نجس است با همان حال نماز بخواند.

* در يادگرفتن مسأله كوتاهى كرده و به جهت ندانستن مسأله با بدن يا لباس نجس نماز خوانده است.

* نجس بودن بدن يا لباس را مى دانسته، ولى هنگام نماز فراموش كرده و با آن نماز خوانده است.

در اين موارد، اگر با بدن يا لباس نجس نماز خواند صحيح است:

* نداند بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز متوجه شود.

* به واسطه زخمى كه در بدن اوست، بدن يا لباسش نجس شده و آب كشيدن يا عوض كردن آن هم دشوار است.

* لباس يا بدن نمازگزار به خون نجس شده است، ولى مقدار آلودگى كمتر از دِرْهم(1) است.

* ناچار باشد كه با بدن يا لباس نجس نماز بخواند؛ مثلًا آب براى تطهير ندارد.

راهنمايى

حجاج عزيز بايد توجه داشته باشند كه لباس احرام هم مانند لباس نمازگزار بايد پاك باشد، بنابراين در مدت اعمال، مواظب باشند كه لباس احرامشان نجس نشود، به ويژه در عرفات، مشعر، منى و قربانگاه كه احتمال آن زيادتر است و چنان چه نجس شد، بايد آن را تطهير يا تعويض كنند و بهتر است لباس احرامى نيز اضافه همراه داشته باشند.


1- . يك درهم تقريباً به اندازه يك بندانگشت است.

ص: 51

جلسه هشتم: نماز (2)

1- واجبات نماز

1- نماز با گفتن «اللَّهُ اكْبَرُ» شروع مى شود و با سلام به پايان مى رسد.

2- آن چه در نماز انجام مى شود يا واجب است و يا مستحب.

3- واجبات نماز، يازده چيز است كه برخى رُكن و برخى غيرركن است.

نمايش تصوير

ص: 52

2- فرق بين ركن و غير ركن

اركان نماز، اجزاء اساسى آن به شمار مى آيد و چنان چه يكى از آنها بجا آورده نشود و يا اضافه شود، هرچند براثر فراموشى هم باشد، نماز باطل است.

واجبات ديگر، گرچه انجام آنها لازم است، ولى چنان چه از روى فراموشى، كم يا زياد شود نماز باطل نيست.

3- نمازهاى واجب

نمايش تصوير

4- نمازهاى مستحب

1- نماز مستحب را «نافِله» گويند.

2- نمازهاى مستحبّ بسيار است و اين نوشته گنجايش تمام آنها را ندارد؛ امّا

ص: 53

برخى از آنها را كه اهميت بيشترى دارد، مى آوريم:

نماز حاجت

3- در وقت سختى و مشكلات، براى برآوردن حاجت، خواندن دو ركعت نماز به نيت نماز حاجت مستحبّ است.

4- كسى كه خواستار حاجت است، پس از خواندن اين دو ركعت، حمد و ثناى الهى را به جاى آورده، بر پيامبر و آل او عليهم السلام صلوات مى فرستد و پس از آن، آيه آخر سوره «حشر» و شش آيه اول سوره «حديد» و دو آيه از سوره «آل عمران»، يعنى از «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ المُلْكِ» تا «بِغَيْرِ حِسابٍ» را مى خواند و سپس حاجت خود را از خداوند درخواست مى كند.

نماز غُفيله

يكى از نمازهاى مستحبى، نماز «غُفيله» است كه پس از نماز مغرب خوانده مى شود.

نماز غُفليه دو ركعت است؛ در ركعت اول، پس از حمد، به جاى سوره، اين آيه خوانده مى شود: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»(1).

و در ركعت دوم، پس از حمد، به جاى سوره، اين آيه خوانده مى شود:

«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ اْلأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ»(2).


1- . انعام: 59
2- . انبياء: 87

ص: 54

و در قنوت آن، اين دعا خوانده مى شود:

«اللَّهُمَّ انّي اسأَلُكَ بِمَفاتيحِ الغَيْبِ الَّتِي لا يَعْلَمُها الّا انْتَ انْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى(1) اللّهُمَّ انْتَ وَلِىُّ نِعْمَتى وَالْقادِرُ عَلى طَلِبَتى، تَعْلَمُ حاجَتى، فَأسْالُكَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ، وَآلِ مُحَمَّدٍ، عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ، لَمّا قَضَيْتَها لى»

نمايش تصوير

هفده ركعت نماز واجب كه در شبانه روز خوانده مى شود، (در غير سفر و روز جمعه) 23 ركعت نافله دارد كه به علاوه 11 ركعت نماز شب، جمعاً 34 ركعت مى شود؛ يعنى دوبرابر تعداد ركعت هاى نماز واجب.

دو مسأله

1- در روز جمعه، بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر چهار ركعت اضافه مى شود؛ يعنى هر نماز ده ركعت نافله دارد.


1- . به جاى جمله «أن تَغْفِرَ لى ذُنُوبى» مى تواند حاجت ديگرى از خدا بخواند.

ص: 55

2- نافله ظهر و عصر را در سفر نبايد خواند؛ ولى نافله عشاء را به نيت اين كه شايد مطلوب باشد، (به قصد رجاء) مى توان خواند.

نماز شب

يكى از نمازهاى مستحب كه ثواب بسيار زيادى دارد، نماز شب است.

نماز شب 11 ركعت است كه بدين ترتيب خوانده مى شود:

دو ركعت---) به نيت نافله شب.

دو ركعت---) به نيت نافله شب.

دو ركعت---) به نيت نافله شب.

دو ركعت---) به نيت نافله شب.

دو ركعت---) به نيت نافله شَفع.

يك ركعت---) به نيت نافله وَتْر.

وقت نماز شب

1- وقت نماز شب از نصف شب است تا اذان صبح و بهتر است نزديك اذان صبح خوانده شود.

2- مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مى تواند آن را در اول شب به جا آورد.

نماز شب، به ويژه نافله وَتْر، آدب خاصّ و مستحبّات زيادى دارد كه در كتاب هاى مفصّل فقهى و ادعيه آمده است، و اگر انسان بتواند آنها را نيز بجا آورد، ثواب بيشترى خواهد داشت.

ص: 56

جلسه نهم: نماز (3)

1- مبطلات نماز

آنگاه كه نمازگزار، تكبيرةالاحرام مى گويد و نماز را شروع مى كند تا پايان آن، بعضى از كارها بر او حرام مى شود كه اگر در نماز، يكى از آنها را انجام دهد نمازش باطل است. مهم ترين آنها عبارت است از:

* خوردن و آشاميدن.

* سخن گفتن.

* خنديدن.

* گريستن.

* روى از قبله برگرداندن.

* كم يا زياد كردن اركان نماز.

* بر هم زدن صورت نماز.

2- شكيات نماز

براى شك در نماز احكام خاصى است و بيان تمام موارد آن از حدّ اين

ص: 57

جزوه خارج است ولى به طور مختصر به بيان اقسام شك و احكام هر كدام مى پردازيم:

* شك در اجزاى نماز:

الف: اگر در انجام جزئى از اجزاى نماز شك كند، يعنى نمى داند آن جزء را به جا آورده است يا نه، اگر جزء بعدى را شروع نكرده است، يعنى هنوز از محل آن جزء نگذشته است، بايد آن را بجا آورد. ولى اگر بعد از داخل شدن در جزء بعدى شك پيش آمده است، يعنى از محل آن گذشته است، به چنين شكى اعتنا نمى شود و نماز را ادامه مى دهد و صحيح است.

ب: اگر در صحت جزئى از نماز شك كند، يعنى نمى داند جزئى را كه به جا آورده، صحيح انجام شده است يا نه، در اين صورت به شك خود اعتنا نمى كند، يعنى بنا مى گذارد بر صحيح بودن آن و نماز را ادامه مى دهد و صحيح است.

* شك در ركعات(1):

شك هايى كه نماز را باطل مى كند:

1- اگر در نماز دوركعتى؛ مثل نماز صبح يا در نماز مغرب، شك در ركعت پيش آيد، نماز باطل است.

2- شك بين يك و بيشتر از يك؛ يعنى اگر شك كند يك ركعت خوانده يا بيشتر، نماز باطل است.

3- اگر در نماز نداند چند ركعت خوانده، نماز باطل است.


1- . شك در ركعات نماز موارد ديگرى نيز دارد، امّا چون پيش آمدن آن موارد بسيار كم است، از بيان آنها صرف نظر شد. براى آشنايى مى توانيد به رساله توضيح المسائل، مسائل 1165 تا 1200 مراجعه كنيد.

ص: 58

نمايش تصوير

* شك هايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد:

1- در نماز مستحب.

2- در نماز جماعت؛ كه توضيح اين دو خواهد آمد.

ص: 59

3- پس از سلام نماز؛ يعنى اگر بعد از تمام شدن نماز، شك در ركعت يا اجزاء پيش آيد، لازم نيست نماز را دوباره بخواند.

4- بعد از گذشت وقت نماز، يعنى اگر پس از گذشت وقت نماز، شك كند كه نماز را خوانده است يا نه، خواندن آن نماز لازم نيست.

* يادآورى

- اگر در تعداد ركعت هاى نماز مستحبى شك كند، بنا بر دو مى گذارد، چون تمام نمازهاى مستحبى- به جز نماز وتر و اعرابى- دوركعتى است، پس اگر شك بين يك و دو يا دو و بيشتر از آن پيش آيد، بنا بر دو مى گذارد و نماز صحيح است.

- در نماز جماعت، اگر امام جماعت شك كند، ولى مأموم شك نداشته باشد و مثلًا با گفتن «اللَّه اكبر» امام را مطّلع كند، امام جماعت به شك خود اعتنا نمى كند و همچنين اگر مأموم شك كند، ولى امام جماعت شك نداشته باشد، همان گونه كه امام جماعت نماز را انجام مى دهد، او هم عمل مى كند و صحيح است.

- اگر يكى از شك هايى كه نماز را باطل مى كند پيش آيد، بايد كمى فكر كند و چنان چه چيزى يادش نيامد و شك باقى ماند، نماز را به هم مى زند و دوباره شروع مى كند.

3- نماز احتياط

1- در مواردى كه نماز احتياط واجب مى شود، مثل شك بين 3 و 4، بايد بعد از سلام نماز، بدون آن كه صورت نماز را به هم بزند و يا مبطلى از مبطلات نماز را انجام دهد، برخيزد و بدون اذان و اقامه تكبير بگويد و نماز احتياط را بخواند.

ص: 60

فرق نماز احتياط با نمازهاى ديگر:

* نيت آن را نبايد به زبان آورد.

* سوره و قنوت ندارد (هرچند دوركعتى باشد).

* حمد را بايد آهسته بخواند (بنابر احتياط واجب).

2- اگر يك ركعت نماز احتياط، واجب باشد، پس از سجده ها، تشهد مى خواند و سلام مى دهد و اگر دو ركعت واجب شده باشد، نبايد در ركعت اول تشهد و سلام بخواند، بلكه بايد يك ركعت ديگر هم (بدون تكبيرةالاحرام) بخواند و در پايان ركعت دوم تشهد مى خواند و سلام مى دهد.

4- سجده سهو

1- در مواردى كه سجده سهو واجب مى شود، مانند شك بين 4 و 5 در حالت نشسته، بايد بعد از سلام نماز، به سجده رود و بگويد: بِسْمِ اللَّهِ وَ باللَّهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمدٍ و بهتر است بگويد: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ ايُّها النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ و بعد بنشيند و دوباره به سجده رود و يكى از ذكرهاى بالا را بگويد، سپس بنشيند و تشهد و سلام را بجا آورد.

2- سجده سهو تكبيرةالاحرام ندارد.

5- مستحبات نماز

* تكبيرةالاحرام

مستحب است نمازگزار موقع گفتن تكبيرةالاحرام و تكبيرهاى بين نماز، دست ها را تا مقابل گوش ها بالا ببرد.

ص: 61

* قرائت

در حال قرائت اين امور مستحب است:

1- در ركعت اول پيش از حمد بگويد: «أعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم».

2- در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» را بلند بگويد.

3- حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف كند، يعنى آن را به آيه بعد نچسباند.

4- در حال خواندن حمد و سوره به معناى آن توجه داشته باشد.

5- در تمام نمازها در ركعت اول، سوره «إنّا أنزلناهُ» و در ركعت دوم سوره «قل هو اللَّه أحد» را بخواند.

* ركوع

برخى از مستحبات ركوع بدين شرح است:

1- ذكر ركوع را سه يا پنج يا هفت مرتبه، بلكه بيشتر بگويد.

2- پيش از رفتن به ركوع در حالى كه ايستاده است تكبير بگويد.

3- در حال ركوع بين دو قدم (روى زمين) را نگاه كند.

4- پيش از ذكر ركوع يا بعد از آن صلوات بفرستد.

5- پس از ركوع، هنگامى كه ايستاد و بدن آرام گرفت، بگويد: «سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ»

* سجده

1- طول دادن سجده ها مستحب است.

2- صلوات فرستادن در سجده ها مستحب است.

3- گفتن «استغفر اللَّه ربّى و اتُوبُ اليه» پس از سجده اولى در حالى كه بدن

ص: 62

آرام گرفت مستحب است.

4- و در اين موارد مستحب است تكبير بگويد:

بعد از ركوع و قبل از سجده.

پس از سجده اول، در حالى كه نشست و بدنش آرام گرفت.

پيش از سجده دوم، در حالى كه نشسته است و بدنش آرام است.

بعد از سجده دوم.

* قنوت نماز

1- مستحب است در ركعت دوم نماز بعد از حمد و سوره و پيش از ركوع، قنوت بخواند، يعنى دست ها را بلند كند و مقابل صورت بگيرد و دعا يا ذكرى بخواند.

2- در قنوت هر ذكرى بگويد اگرچه يك «سُبحانَ اللَّهِ» باشد كافى است و مى تواند اين دعا را بخواند:

«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ».

* تعقيب نماز

تعقيب- در بحث نماز- يعنى مشغول شدن به ذكر و دعا و قرآن بعد از سلام نماز.

1- بهتر است در حال تعقيب رو به قبله باشد.

2- لازم نيست تعقيب به عربى باشد، ولى بهتر است چيزهايى را كه در كتاب هاى دعا دستور داده اند بخواند.

3- گفتن تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام يعنى: 34 مرتبه «اللَّهُ اكبر»، 33 مرتبه «الحمدُ للَّه» و 33 مرتبه «سُبْحانَ اللَّه» مستحب است.

ص: 63

6- مكروهات نماز

چيزهايى كه در نماز مكروه است بدين شرح است:

1- بر هم گذاشتن چشم ها.

2- بازى كردن با انگشتان و دست ها.

3- سكوت كردن در هنگام خواندن حمد يا سوره و يا ذكر، براى شنيدن حرف كسى.

4- هر كارى كه خضوع و خشوع را از بين ببرد.

5- برگرداندن صورت به طرف راست يا چپ به مقدار كم (چون زيادِ آن نماز را باطل مى كند).

ص: 64

جلسه دهم: نماز جماعت

1- اهميت نماز جماعت

گذشته از آن كه در روايات زيادى، براى نماز جماعت، اجر و پاداش بسيارى وارد شده است، با دقّت در برخى از مسائل احكام، به اهميت اين عبادت پى مى بريم، و در اين جا به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1- شركت در نماز جماعت براى هركس مستحب است، به ويژه براى همسايه مسجد.

2- مستحب است، انسان صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

3- نماز جماعت، هرچند اول وقت خوانده نشود، از نماز فُراداىِ اول وقت بهتر است.

4- نماز جماعتى كه مختصر خوانده مى شود، از نماز فُرادايى كه آن را طول بدهد بهتر است.

5- سزاوار نيست انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.

6- حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنايى به آن، جايز نيست.

ص: 65

2- شرايط نماز جماعت

هنگام برپايى نماز جماعت، شرايط زير، بايد مراعات شود:

* مأموم از امام، جلوتر نايستد، و احتياط واجب آن است كه كمى عقب تر بايستد.

* جايگاه امام جماعت از جايگاه مأمومين، بالاتر نباشد.

* فاصله امام و مأموم و فاصله صف ها، زياد نباشد.

* بين امام و مأموم و همچنين بين صف ها چيزى مانند ديوار يا پرده مانع نباشد، ولى نصب پرده بين صفِ مردها و زن ها اشكال ندارد.

3- شرايط امام جماعت

* امام جماعت بايد بالغ و عادل باشد و نماز را به طور صحيح بخواند.

4- وظيفه مأموم در نماز جماعت

1- مأموم نبايد تكبيرةالاحرام را پيش از امام بگويد، بلكه احتياط واجب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده، تكبير نگويد.

2- مأموم، بايد غير از حمد و سوره همه چيز نماز را خودش بخواند، ولى اگر ركعت اول يا دوم او، و ركعت سوم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره را بخواند.

5- چگونگى پيوستن به نماز جماعت

* ركعت اول

1- در بين قرائت: مأموم حمد و سوره را نمى خواند و بقيه اعمال را با امام

ص: 66

جماعت بجا مى آورد.

2- در ركوع: ركوع و بقيه اعمال را با امام جماعت بجا مى آورد.

* ركعت دوم

1- در بين قرائت: مأموم حمد و سوره را نمى خواند و با امام، قنوت و ركوع و سجده را بجا مى آورد و آنگاه كه امام جماعت تشهد مى خواند، بنا بر احتياط واجب بايد به صورت نيم خيز، بنشيند و اگر نماز دو ركعتى است يك ركعت ديگر به تنهايى بخواند و نماز را تمام كند و اگر سه يا چهارركعتى است، در ركعت دوم كه امام جماعت در ركعت سوم مى باشد، حمد و سوره بخواند (هرچند امام جماعت تسبيحات بخواند) و آن گاه كه امام جماعت ركعت سوم را تمام كرد، و براى ركعت چهارم برمى خيزد، مأموم بايد پس از دو سجده، تشهد بخواند، و برخيزد و قرائت ركعت سوم را بجا آورد و در ركعت آخر نماز كه امام جماعت با تشهد و سلام، نماز را به پايان مى برد يك ركعت ديگر مى خواند.

2- در ركوع: ركوع را با امام جماعت بجا مى آورد و بقيه نماز را همانگونه كه گفته شد، انجام مى دهد.

* ركعت سوم

1- در بين قرائت: چنان چه مى داند كه اگر اقتدا كند براى خواندن حمد و سوره و يا لااقل حمد تنها وقت دارد، مى تواند اقتدا كند و بايد حمد و سوره يا حمد را بخواند، و اگر مى داند فرصت ندارد، بنابر احتياط واجب بايد صبر كند تا امام جماعت به ركوع رود، سپس به او اقتدا كند.

2- در ركوع: چنان چه در ركوع اقتدا كند، ركوع را با امام به جا مى آورد و حمد و سوره براى آن ركعت ساقط است، و بقيه نماز را همانگونه كه قبلًا بيان شد بجا مى آورد.

ص: 67

* ركعت چهارم

1- در بين قرائت: حكم اقتدا در ركعت سوم را دارد، و آن گاه كه امام جماعت در ركعت آخر نماز براى تشهد و سلام مى نشيند، مأموم مى تواند برخيزد و نمازش را به تنهايى ادامه دهد و مى تواند به طور نيم خيز بنشيند تا تشهد و سلام امام جماعت تمام شود و سپس برخيزد.

2- در ركوع: ركوع و سجده ها را با امام بجا مى آورد (اكنون ركعت چهارم امام و ركعت اول مأموم است) و بقيه نماز را همانگونه كه گذشت انجام مى دهد.

6- نماز جماعت با اهل سنت

در ايامى كه زائران محترم در دو شهر مكه و مدينه هستند، از فرصت استفاده كرده و در نماز جماعت مساجد اين دو شهر به ويژه مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله كه با جمعيت زيادى برگزار مى شود شركت كنند تا هم از ثواب بسيار زياد نماز جماعت و نماز خواندن در اين اماكن مقدس بهره مند شوند، و هم از كارهايى كه سبب توهين به مذهب تشيع و انگشت نما شدن شيعيان مى گردد، به ويژه برگشت به منازل، نزديك وقت نماز يا هنگام برپايى نماز و يا تماشاى نماز جماعت جداً بپرهيزند.

جهت آشنايى با اهميت اين موضوع، برخى از مسائل شرعى را در اين جا مى آوريم:

1- خارج شدن از مسجدالحرام و مسجد مدينه هنگام شروع نماز جماعت جايز نيست و بر شيعيان واجب است كه با آنان نماز جماعت بخوانند.

ص: 68

2- شركت در نماز جماعت اهل سنت، اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله ندارد و در ديگر مساجد هم از نماز واجب كفايت مى كند.

استفتاء

س: گاهى مشاهده مى شود كه هنگام برپايى نماز جماعت در مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و مسجدالحرام، بعضى از حجاج از مسجد خارج مى شوند و يا كنارى ايستاده و تماشا مى كنند، لطفاً نظر مبارك را در اين باره مرقوم فرماييد:

امام خمينى قدس سره: وقتى كه در «مسجدالحرام» يا «مسجدالنبى» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنين نبايد از آن جا خارج شوند و بايد از جماعت تخلّف نكنند و با ساير مسلمين به جماعت نماز بخوانند.

7- نماز جماعت به صورت استداره اى در مسجدالحرام

س: كسى كه نماز را در مسجدالحرام به نحو استداره (به دور كعبه) خوانده است به طورى كه رودرروى امام جماعت و يا طرفين او ايستاده بوده است، آيا اين نماز احتياج به اعاده دارد؟

امام خمينى قدس سره: با وضع فعلى نياز به اعاده ندارد.

آيةاللَّه گلپايگانى قدس سره: نماز به نحو استداره مانعى ندارد، ولى بنابر احتياط بايد به حسب دايره مقدم بر امام نباشد، و همچنين بنابر احتياط با مراعات قيد قبلى نزديك تر از امام به كعبه نباشد.

آيةاللَّه اراكى قدس سره: اگر مأموم در مواضع سجده و نزديك نبودن به كعبه از امام عقب تر باشد اشكال ندارد.

آيةاللَّه خوئى قدس سره: نماز به نحو استداره، اطراف كعبه اشكال ندارد.

ص: 69

8- خواندن نماز جماعت در هتل ها و محل اسكان زائران در مكه و مدينه

در مكه و مدينه در مسافرخانه و هتل نبايد نماز را به جماعت بخوانند و مى توانند در جماعت ساير مسلمين در مساجد شركت كنند و نماز را به جماعت بخوانند.

ص: 70

جلسه يازدهم: خمس

1- وجوب خمس

برخى مى پندارند، خمس و زكات، تنها برعهده كسانى است كه ثروت فراوان دارند و در رفاه كامل به سر مى برند و در مقابل، برخى بر اين باورند كه تمام افراد بايد خمس بپردازند و همه اموال انسان مشمول خمس خواهد بود. اما اين پندار صحيحى نيست؛ بلكه هر انسان عاقل و بالغى كه يكى از موارد خمس را داشته باشد، بايد 15 آن را براى مصارفى كه مشخص شده است، بپردازد و افرادى كه هيچ كدام از موارد خمس يا زكات را نداشته باشند، تكليفى ندارند؛ بلكه در برخى موارد بايد به آنها خمس يا زكات داده شود.

2- چيزهايى كه خمس به آنها تعلق مى گيرد

خمس به هفت چيز تعلّق مى گيرد كه عبارتند از:

1- آن چه از مخارج سال اضافه بيايد.

2- معدن

ص: 71

3- گنج

4- غنايم جنگى

5- جواهرى كه با فرو رفتن در دريا به دست مى آيد.

6- مال حلال مخلوط به حرام.

7- زمينى كه غير مسلمان از مسلمان خريدارى كند، با شرايطى كه در كتاب هاى مفصّل فقهى آمده است.

3- احكام خمس

1- اگر به واسطه قناعت كردن، چيزى از مخارج سالش زياد بيايد بايد خمس آن را بدهد.

2- اگر اثاثيه اى كه براى منزل خريده، نيازش از آن برطرف شود، بنابر احتياط واجب بايد خمس آن را بدهد، مثل آن كه يخچال بزرگ ترى بخرد، و به يخچال قبلى نياز نداشته باشد.

3- آذوقه اى كه از درآمد سال براى مصرف سالش خريده؛ مانند برنج، روغن و چاى، اگر در آخر سال زياد بيايد، بايد خمس آن را بدهد.

4- اگر كودكِ غيربالغ سرمايه اى داشته باشد و از آن سودى به دست آيد، بنابر احتياط واجب بايد پس از بلوغ، خمس آن را بدهد.

4- مصرف خمس

خمس مال را بايد دو قسمت كرد، نصف آن كه سهم امام زمان عليه السلام است به مجتهد جامع الشرايطى كه از او تقليد مى كند، يا نماينده او مى پردازد؛ و نصف ديگر را بايد، يا به مجتهد جامع الشرايط بدهد و يا با اجازه او به سادات داراى

ص: 72

شرايط بپردازد.

* شرايط سيدى كه مى توان به او خمس داد:

- فقير باشد، و يا در سفر مانده باشد، هرچند در شهر خود فقير نباشد.

- شيعه دوازده امامى باشد.

- آشكارا معصيت نكند (بنابر احتياط واجب) و دادن خمس، كمك بر گناه او نباشد.

- از افرادى كه مخارج آنان برعهده اوست، مانند همسر و فرزند نباشد (بنابر احتياط واجب).

يادآورى

از جمله شرايط لباس احرام، مباح بودن آن است، و برخى از مخارج حج نيز، اگر از مال خمس نداده باشد اعمال و مناسك دچار اشكال خواهد شد، بنابراين به حجاج عزيز توصيه مى شود، چنان چه تاكنون در زندگى حسابرسى خمسى نداشته اند، به مرجع تقليد خود يا يكى از نمايندگان ايشان مراجعه كرده و نسبت به حسابرسى آن اقدام نمايند، و اگر از اين بابت بدهى دارند، بپردازند و يا اجازه بگيرند، تا خداى ناكرده اعمالشان دچار اشكال نشود كه سبب زحمت در دنيا و عذاب در آخرت خواهد شد.

5- چگونگى قرار دادن سال خمسى

كسانى كه با كسب و كار، درآمدى به دست مى آورند، دوگروهند:

1- آنان كه درآمدشان در تاريخ معيّنى به دستشان مى رسد؛ مانند كارمندان دولت و كارگران شركت ها كه در وقت معيّنى حقوق و مزد خود را دريافت مى كنند.

ص: 73

2- كسانى كه درآمدشان تدريجى و روزانه است؛ مانند تاجران و صنعتگران.

آغاز سال خمسىِ گروه اول، وقتى است كه اولين درآمد را به دست مى آورند و آغاز سال خمسى گروه دوم، اولين روزى است كه شروع به فعاليت مى كنند و سودى به دست مى آورند.

هزينه هاى ساليانه

از زمانى كه سال خمسى آغاز مى شود، به مدت يك سال كليه هزينه هاى زندگى از قانون پرداخت خمس معاف و بخشوده هستند، به شرط آن كه:

1- از شأن اجتماعى مصرف كننده بالاتر نباشد.

2- در مصرف، اسراف و زياده روى نشده باشد.

هزينه هاى ساليانه؛ مانند: خوراك، پوشاك، اثاثيه منزل، وسيله نقليه اى كه مخصوص كسب و كار نباشد، هزينه هاى ميهمانى، ازدواج، كتاب هاى مورد نياز و ...

قانون محاسبه خمس

وقتى از زمان آغاز سال خمسى، يك سال كامل گذشت، واجب است انسان به اموال و دارايى خود رسيدگى كرده، براساس قانون خمس، به وظيفه خود عمل كند.

چيزهايى كه هنگام فرارسيدن سال خمسى موجود است و خمس به آنها تعلق نمى گيرد، عبارتند از:

1- اثاثيه: لوازم زندگى و چيزهاى ديگرى كه با درآمد سال گذشته و در همان مدت تهيه شده اند، جزو هزينه ساليانه هستند و خمس به آنها تعلق نمى گيرد؛ مگر آن كه انسان بدون حسابرسى خمسى، با درآمدى كه با خمس مخلوط بوده، آنها را خريدارى كرده باشد.

ص: 74

2- چيزهايى كه به عنوان عيدى، پاداش، هديه، بخشش و چشم روشنى به انسان داده اند، خمس ندارد.(1) 3- ارث (در صورتى كه ميت، خمس بدهكار نباشد) و مهريه، خمس ندارد.

غير از موارد بالا، هرچه از هزينه سال زياد بيايد، بايد 15 آن به عنوان خمس پرداخت شود، كه در سه مورد خلاصه مى شود:

1- مواد مصرفى: مانند خوراكى ها، نوشيدنى ها و مواد سوختى، هرچند از تهيه آنها زمان اندكى گذشته باشد و از ضروريات زندگى به حساب آيد، چون در سال گذشته خمسى مصرف نشده اند، بايد خمس آنها پرداخت شود.

2- پول: در بانك باشد يا در منزل، از زمان به دست آوردن آن، مدت زيادى گذشته باشد، يا اندك.

3- سرمايه كسب: مانند مغازه، ابزار كار و كارخانه(2) از درآمد تهيه شده باشد.

وقتى 15 چيزهايى كه بايد به عنوان خمس بپردازيم، جدا كرديم، بايد آن را به مرجع تقليد خود يا نماينده او تحويل دهيم؛ چرا كه قبل از اين كار، تصرّف در آن مال جايز نيست.

بنابراين، شخصى كه درآمدى دارد، بايد داراى سال خمسى باشد و اگر بخواهد براى زندگى آينده خود چيزى تهيه كند، مى تواند از درآمد بين سال بخرد، و چنان چه پول آن را پس انداز كند تا پس از گذشت سال، خريدارى كند، بايد خمس آن را بپردازد.(3)


1- . به فتواى برخى از مراجع تقليد، عيدى و پاداش و هديه و امثال آن اگر در طول سال استفاده نشود و تا سر سال خمس باقى بماند، خمس دارد.
2- . به فتواى برخى از مراجع تقليد، سرمايه كسب به مقدارى كه براى به دست آوردن مخارج زندگى لازم باشد، خمس ندارد.
3- محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

ص: 75

6- چه چيزهايى خمس ندارد

مالى كه از راه هاى زير به دست بيايد، خمس ندارد:

1- از راه ارث به دست آيد.

2- چيزى كه به انسان بخشيده اند.

3- جايزه هايى كه دريافت كرده است.

4- آن چه به عنوان عيدى به انسان داده اند.(1) 5- مالى كه به عنوان خمس يا زكات يا صدقه به كسى داده اند.

7- خمس فيش هاى ثبت نامى حج و مسائل مربوط به آن

هم اكنون كسانى كه قصد تشرف به حج يا عمره را دارند، بايد براى حفظ نوبت، مبلغ مقرّرى را به بانك بسپارند كه اين مبلغ مطابق قرارداد مضاربه است و سودى نيز به آن تعلّق مى گيرد و پس از چند سال، نوبت تشرّف آن ها فرا مى رسد، اصل پول و سود آن را دريافت مى كنند و به سازمان حجّ و زيارت مى سپارند و به عمره يا حجّ مشرف مى شوند. با توجّه به ثبت نام جديد اكثر مراجع معظم تقليد، پول ثبت نامى را متعلق خمس مى دانند.


1- . به فتواى برخى از مراجع تقليد، بخشش و جايزه و عيدى، اگر تا سرسال خمس استفاده شود و باقى بماند، خمس دارد.

ص: 76

جلسه دوازدهم: زكات

اشاره

يكى ديگر از وظايف مهم اقتصادى مسلمانان، پرداخت زكات است.

از اهميت زكات همين بس كه در قرآن مجيد، پس از نماز آمده و نشانه ايمان و عامل رستگارى شمرده شده است.

در روايات متعددى كه از معصومين عليهم السلام نقل شده آمده است: «كسى كه از پرداخت زكات جلوگيرى كند، از دين خارج است.»

زكات هم مانند خمس موارد معينى دارد، يك قسم از آن ماليات بدن و حيات است كه هر سال يك مرتبه در روز عيد فطر پرداخت مى شود و تنها بر كسانى كه قدرت مالى پرداخت آن را دارند واجب است، كه براى هر فرد، سه كيلوگرم، برنج و مانند آن پرداخت مى شود.

قسم ديگر، زكات اموال است، ولى چنين نيست كه تمام اموال مردم مشمول اين قانون باشد، و تنها نُه چيز است كه زكات دارد و مى توان آنها را به سه دست تقسيم كرد:

ص: 77

1- زكات بر نُه چيز تعلق مى گيرد

نمايش تصوير

2- موارد زكات و نصاب هر يك

زكات در صورتى واجب مى شود كه مورد زكات به حدّ نصاب برسد كه نصاب هريك و مقدار زكات آنها به قرار زير مى باشد:

نمايش تصوير

ص: 78

يادآورى:

براى شتر، گاو و گوسفند نصاب هاى ديگرى نيز هست كه براى آشنايى با آنها مى توانيد به رساله توضيح المسائل مراجعه كنيد.

3- احكام زكات

1- مخارجى را كه براى گندم، جو، خرما و انگور كرده است، مانند قيمت بذر، مزد كارگر و مزد تراكتور و ... مى تواند از حاصل كسر كند، ولى مقدار نصاب قبل از كم كردن اين مخارج محاسبه مى شود و اگر قبل از كسر مخارج به حدّ نصاب برسد، پرداخت زكات واجب شده است، ولى زكات باقيمانده را مى پردازد.

2- زكات دام ها در صورتى واجب مى شود كه:

* يك سال مالك آنها باشد؛ بنابراين اگر مثلًا 100 عدد گاو را خريدارى كند و پس از 9 ماه بفروشد، زكات واجب نيست.

* حيوان در تمام سال بيكار باشد، بنابراين گاو يا شترى كه در كار مزرعه يا حمل بار از آن استفاده مى شود زكات ندارد.

* حيوان در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر در تمام سال يا مقدارى از آن، از علف چيده شده يا كاشته شده بخورد، زكات ندارد.

3- زكات طلا و نقره در صورتى واجب است كه به صورت سكه اى باشد كه معامله با آن رواج دارد، بنابراين آن چه امروزه بانوان به عنوان زيور استفاده مى كنند، زكات ندارد.

4- پرداخت زكات از عبادات است و بايد آن چه مى پردازد به نيت زكات و با قصد قربت باشد.

ص: 79

4- مصرف زكات

مصرف زكات هشت مورد است كه مى توان آن را در تمام يا برخى از اين موارد مصرف كرد:

1- فقير، و آن كسى است كه درآمد يا موجودى وى كمتر از خرج سالانه خود و خانواده اش باشد.

2- مسكين، آن كه به كلى درمانده و بينواست.

3- كسى كه از طرف امام عليه السلام يا نايب او مأمور جمع آورى و نگهدارى و توزيع زكات است.

4- براى الفت دادن دلها به اسلام و مسلمانان؛ مانند غيرمسلمانان كه اگر به آنها كمكى بشود، به دين اسلام مايل مى شوند يا در جنگ به مسلمانان كمك مى كنند.

5- آزاد كردن بردگان.

6- بدهكارى كه نمى تواند قرض خود را بدهد.

7- در راه خدا؛ يعنى در كارهايى كه نفع آن به عموم مى رسد و مورد رضايت خداست؛ مانند ساختن جاده، پل، مسجد و ...

8- مسافرى كه در سفر درمانده است و خرج برگشت به وطن را ندارد، هرچند در وطن خود فقير نباشد.

يادآورى

گرچه زكات بر تمام افراد جامعه واجب نمى شود، ولى افرادى كه زكات بدهكارند، لازم است قبل از سفر نسبت به پرداخت آن اقدام كنند، تا اعمال عمره و حجشان دچار اشكال نشود.

ص: 80

5- چند روايت در زمينه اهمّيت روايت

1- قال الصادق عليه السلام: «ما فرض اللَّه على هذه الأمّة شيئاً أشدّ عليهم من الزكاة وفيها تهلك عامتهم».(1)

2- قال الكاظم عليه السلام: «حصّنوا أموالكم بالزكاة».(2)

3- قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله: «زكّوا أموالكم تقبل صلاتكم»(3)

4- قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله: «إذا منعت الزكاة منعت الارض بركاتها».(4)


1- . وافى، ج 10، ص 33
2- . جامع الاحاديث، ج 9، ص 49
3- . همان، ص 29
4- . همان، ص 54

ص: 81

جلسه سيزدهم: نجاسات

1- يازده چيز از نجاسات شمرده مى شود

1- از نظر اسلام، همه چيز پاك است، به جز برخى از اشيا كه آلوده و نجس اند و بايد از آنها پرهيز كرد و مواظب بود كه بدن و لباس و محيط زندگى و خوردنى ها و نوشيدنى ها آلوده به آنها نباشد.

2- تعداد چيزهاى نجس بسيار محدود و اندك است؛ ولى دانستن آنها براى هر فرد مسلمان لازم است. همان گونه كه گفته شد، اشياء نجس و آلوده را مى توان تطهير و پاك كرد.

نمايش تصوير

ص: 82

نمايش تصوير

1- ادرار و مدفوع انسان و تمامى حيوان هاى حرام گوشت كه خون جهنده دارند نجس است.

2- ادرار و مدفوع حيوان هاى حلال گوشت، مانند گاو و گوسفند و حيوان هايى كه خون جهنده ندارند؛ مانند: مار و ماهى پاك است.

3- بول و غائط حيوان هايى كه گوشت آنها مكروه است پاك مى باشد؛ مانند:

اسب و الاغ.

4- فضله پرندگان حرام گوشت، مانند كلاغ، نجس است.

احكام خون

1- خون انسان و هر حيوانى كه خون جهنده دارد نجس است؛ مانند مرغ و گوسفند.

2- خون حيوانى كه خون جهنده ندارد پاك است؛ مانند ماهى و پشه.

3- خونى كه گاهى در تخم مرغ يافت مى شود نجس نيست، ولى بنابر احتياط واجب بايد از خوردن آن اجتناب كرد و اگر خون را با زرده تخم مرغ به هم بزنند كه از بين برود، خوردن زرده هم مانعى ندارد.

4- خونى كه از لاى دندان (لثه) مى آيد، اگر با آب دهان مخلوط شده و از بين برود پاك است و در آن صورت فرو بردن آب دهان هم اشكال ندارد.

ص: 83

احكام مردار

1- مردار حيوانى كه خون جهنده ندارد پاك است، مانند ماهى.

2- مردار حيوانى كه خون جهنده دارد، اجزاء بى روح آن مانند مو و شاخ، پاك و اجزاء روح دارش مانند گوشت و پوست، نجس است.

نمايش تصوير

2- چيز پاك چگونه نجس مى شود؟

چيزهاى پاك هم ممكن است با برخورد با نجاسات نجس شوند، در صورتى كه يكى از آن دو (چيز پاك يا نجس) طورى تر باشد كه رطوبت يكى از آن دو به ديگرى برسد.

در موارد زير حكم به پاكى مى شود:

* ندانيم پاك و نجس به هم برخورد كرده اند يا نه.

* ندانيم چيز پاك و نجس مرطوب بوده اند يا نه.

* ندانيم رطوبت يكى به ديگرى سرايت كرده است يا نه.

1- اگر انسان نداند چيز پاكى نجس شده يا نه؟ پاك است و جستجو و وارسى هم لازم نيست، هرچند بتواند نجس بودن يا پاك بودن آن را بفهمد.

2- خوردن و آشاميدن چيز نجس حرام است.

3- اگر انسان ببيند كسى چيز نجسى را مى خورد، يا با لباس نجس نماز مى خواند، لازم نيست به او بگويد.

ص: 84

3- چگونه چيز نجس پاك مى شود

در درس بعد به تفصل خواهد آمد.

4- مسائل مربوط به طهارت و نجاست در مسجدالحرام و منازل محل اسكان زائران

پاك نگه داشتن محل زندگى و عبادت، امرى است پسنديده، ولى آن چه به عنوان تكليف و وظيفه واجب شمرده شده است، پاك بودن بدن و لباس نمازگزار و طواف كننده است و خوردنى ها و نوشيدنى هاى وى نيز بايد پاك باشد. و براى نماز نيز تنها محلِ گذاشتن پيشانى، در حال سجده لازم است و بقيه موارد پاك بودن آن شرط نيست و از آن جا كه اصل در اشياء بر طهارت است و تا يقين به نجس بودن آنها پيدا نشود، حكم به طهارت مى شود، لذا حجاج محترم بايد توجه داشته باشند كه محل طواف و سعى و ساير اماكن مقدس همه پاك است و با احتمال به نجس شدن آنها نبايد حكم به نجاست آنها كرد و از هرگونه شك و وسوسه و احتياطهاى بى مورد پرهيز كرد.

ص: 85

جلسه چهارهم: مطهّرات

1- مطهّرات

همه اشياء نجس پاك مى شود و عمده پاك كننده ها عبارتند از:

1- آب

2- زمين

3- آفتاب

4- اسلام

5- برطرف شدن نجاست

2- اقسام آب ها

آب، بسيارى از چيزهاى نجس را پاك مى كند، امّا اقسام مختلفى دارد كه شناخت آنها، ما را براى يادگرفتنِ بهترِ مسائل مربوط به آن، كمك مى كند.

ص: 86

نمايش تصوير

آب مضاف: آبى است كه يا از چيزى گرفته باشند (مانند آب سيب و هندوانه) و يا با چيزى مخلوط شده باشد، به قدرى كه به آن، آب نگويند؛ مانند شربت.

آب مطلق: آبى است كه مضاف نباشد.

احكام آب مضاف

1- چيز نجس را پاك نمى كند (از مطهرات نمى باشد).

2- با برخورد نجاست، نجس مى شود، هرچند نجاست كم باشد و بو يا رنگ يا مزه آب عوض نشود.

3- وضو و غسل با آن باطل است.

اقسام آب مطلق

آب يا از زمين مى جوشد؛

و يا از آسمان مى بارد؛

و يا نه مى جوشد و نه مى بارد.

به آبى كه از آسمان ببارد «باران» گويند.

و به آبى كه از زمين مى جوشد، اگر جريان داشته باشد «آب جارى» گويند و

ص: 87

اگر بدون جريان باشد، «آب چاه» گويند.

آبى كه از زمين نمى جوشد و از آسمان نمى بارد، «آب راكد» اگر مقدارش زياد باشد، «كر» و اگر كم باشد «قليل» است.

نمايش تصوير

مقدار آب قليل: آبى كه از كر كمتر باشد قليل است.

تنها آب مطلق، آلودگى ها را پاك مى كند. گرچه ممكن است آب مضاف چيز كثيفى را تميز كند، ولى هرگز نجس را پاك نمى كند.

3- چگونگى پاك شدن نجاست با آب

آب، مايه زندگى و پاك كننده بيشترين نجاسات است و از جمله مطهراتى است كه همه روزه تمام افراد با آن سروكار دارند. وامّا چگونگى تطهير چيزهاى نجس:

نمايش تصوير

ص: 88

توضيح:

الف: براى تطهير اشياء نجس، ابتدا بايد عين نجس را برطرف كرده، سپس به همان تعداد كه در نمودار آمده است آن را آب كشيد؛ مثلًا ظرف نجس را بعد از برطرف كردن آلودگى، اگر يك مرتبه در آب كر بشويند كافى است.

ب: فرش و لباس و چيزهايى مانند فرش و لباس كه آب را به خود مى گيرد و قابل فشردن است، چنان چه با آب قليل تطهير مى كنند، بايد بعد از هر بار شستن، آن را فشرد تا آب هاى داخل آن بيرون آيد و يا به گونه اى ديگر آب آن گرفته شود و در آب كر و جارى هم احتياط واجب آن است كه آب داخل آن گرفته شود.

ج: آب جارى و چاه در احكامى كه براى تطهير اشياء نجس بيان شد، مانند آب كر است.

مسأله:

ظرف نجس را مى توان اين گونه آب كشيد:

با آب كر: يك بار آن را در آب برده و بيرون آورند.

با آب قليل: آن را سه مرتبه پر از آب كرده و خالى كنند، يا سه مرتبه قدرى آب در آن ريخته و هر مرتبه آب را به طورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس برسد و بيرون بريزند.

4- آب هاى لوله كشى و پاك شدن چيز نجس با آنها

1- تمام اقسام آب هاى مطلق به جز آب قليل تا زمانى كه بو يا رنگ يا مزه نجاست نگرفته باشد پاك است و هرگاه براثر برخورد با نجاست، بو يا رنگ يا مزه نجاست بگيرد نجس مى شود (بنابراين، آب جارى، چاه، كر و حتى باران در

ص: 89

اين حكم مشتركند).

2- آب لوله هاى عمارات كه متصل به منبع كر مى باشد در حكم آب كر است.

5- پرهيز از وسواس

در برخى از اماكن مكه و مدينه، براثر ازدحام جمعيت، ممكن است نظافت آن اماكن به خوبى مراعات نشود، ولى تميز نبودن، دليل بر نجس بودن نيست، و تا يقين به نجس شدن چيزى حاصل نشود، آن چيز پاك است و حجاج عزيز هرگز نبايد به خود وسوسه راه دهند كه سبب غفلت از مراتب معنوى اعمال عمره و حج است. همچنان كه امام خمينى قدس سره مى فرمايند.

روحانيون عزيز در عين حالى كه مسائل را به طور واضح و دقيق بيان مى كنند ولى از مشكل تراشى و حالت هاى وسواس گونه كه زائران را در شك و ترديد و احتياطهاى بى مورد قرار مى دهد خوددارى كنند، چرا كه وسواس دربرنامه و مراسم و عبادت ها و ادعيه موجب كسالت و بى توجّهى در واجبات مى شود.

ص: 90

جلسه پانزدهم: نماز مسافر

1- قصر و اتمام

انسان بايد در سفر، نمازهاى چهارركعتى را دوركعت (يعنى شكسته) بجا آورد، به شرط آن كه مسافرتش از هشت فرسخ كه حدود 45 كيلومتر است كمتر نباشد.

2- شرايط سفر و شكسته شدن نماز

1- اگر مسافر از جايى كه نمازش تمام(1) است- مثل وطن- حداقل چهارفرسخ مى رود و چهار فرسخ برمى گردد نمازش در اين سفر هم شكسته است.

2- كسى كه به مسافرت مى رود، زمانى بايد نمازش را شكسته بخواند كه حداقل به مقدارى دور شود كه ديوارهاى آن جا را نبيند(2) و اذان آن جا را هم نشنود (اين فاصله را حد ترخّص مى گويند) و چنان چه قبل از آن كه به اين مقدار


1- . به نماز چهاركعتى، نماز تمام گفته مى شود در مقابل نماز دوركعتى.
2- . به نظر برخى از فقها، به قدرى دور شود كه اهالى آنجا او را نبينند.

ص: 91

دور شود بخواهد نماز بخواند بايد تمام بخواند.

3- اگر از محلى مسافرت مى كند كه خانه و ديوار ندارد، وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل ديوار داشت، از آن جا ديده نمى شد، بايد نماز را شكسته بخواند.

4- اگر به جايى مى رود كه دو راه دارد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد، اگر از راهى كه هشت فرسخ است برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود بايد نماز را چهارركعتى بخواند.

3- قصد ده روز و مسائل مربوط به آن

در اين مكان ها نماز تمام است:

1- در وطن.

2- در جايى كه مى داند و يا بنا دارد ده روز بماند.

3- در جايى كه سى روز با ترديد مانده؛ يعنى معلوم نبودهاست كه مى ماند يا مى رود، در اين صورت بايد بعد از سى روز نماز را تمام بخواند.

مسافرى كه قصد كرده ده روز در محلى بماند، اگر بيشتر از ده روز در آن جا بماند، تا وقتى مسافرت نكرده است، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.

اگر مسافر از قصد ده روز برگردد:

الف: قبل از خواندن نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد: بايد نماز را شكسته بخواند.

ب: بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد: تا وقتى كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

ص: 92

4- نماز در مكه و مدينه و در مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله

1- اگر مدت اقامت زائران در مدينه منوره ده روز يا بيشتر باشد، بايد نماز را تمام بخوانند، هرچند بين ده رز به مسجد قُبا، قبلتين، مساجد خندق يا احُد بروند، چون به سبب توسعه شهر، اين اماكن به شهر متصل شده است.

2- مسافرى كه نمازش شكسته است در اماكن زير مى تواند نماز را تمام يا شكسته بخواند:

* مسجدالحرام

* مسجدالنبى صلى الله عليه و آله(1)* مسجد كوفه

* حرم امام حسين عليه السلام

3- حكم مسأله قبل اختصاص به مسجد قديم ندارد، بلكه در قسمت هاى توسعه يافته جديد هم مسافر مى تواند نماز را تمام يا شكسته بخواند.

4- حكم مسأله قبل اختصاص به نماز دارد و شخص مسافر نمى تواند در آنجا روزه بگيرد ولى در مدينه منوّره، مسافر مى تواند براى برآمدن حاجت سه روز روزه مستحب بگيرد.

5- در سفرى كه نماز شكسته است، روزه هم صحيح نيست، مگر آنكه بعد از ظهر به مسافرت برود كه روزه آن روز صحيح است و يا قبل از ظهر به وطن يا جايى كه مى خواهد ده روز بماند برسد و مبطلى هم انجام نداده باشد، بنابراين كسى كه در غير وطن كمتر از ده روز مى ماند، نمى تواند روزه بگيرد.

6- در سفر، نماز قضا مى توان خواند، هر چند نماز چهار ركعتى، ولى روزه قضا نمى توان گرفت.


1- . به نظر برخى از فقها، مسافر در تمام شهر مكّه و مدينه مى تواند نماز را تمام بخواند.

ص: 93

5- حكم نماز قبل از رفتن به عرفات

حجاجى كه پيش از رفتن به عرفات وارد مكّه مى شوند دو دسته اند:

الف: قبل از رفتن به عرفات (روز عرفه)، ده روز يا بيشتر در شهر مكه اقامت مى كنند؛ مثلًا روز 25 ذيقعده وارد مكه شده اند: بايد قبل از رفتن به عرفات و همچنين در عرفات و مشعر و پس از بازگشت به مكه نماز را تمام بخوانند، چون فاصله هيچكدام از اين اماكن با شهر مكه چهار فرسخ نمى باشد.

ب: قبل از گذشت ده روز از اقامت در مكه، بايد عرفات بروند مثلًا روز سوّم ذى حجّه وارد مكّه شده اند: بايد قبل از رفتن به عرفات، مشعر و منى و در آن اماكن نماز را شكسته بخواند، و پس از برگشت به شهر مكه اگر ده روز يا بيشتر مى مانند، بايد نماز بخواند، و چنانچه كمتر از ده روز مى مانند، نماز شكسته است.

ص: 94

جلسه شانزدهم: نماز قضا

اشاره

«نماز قضا»، نمازى را گويند كه بعد از وقت خوانده مى شود.

انسان بايد نمازهاى واجب را در وقت خودبخواند وچنانچه بدون عذر نمازى از او قضا شود، گناهكار است وبايد توبه كرده وقضاى آن را هم بجا آورد.

1- آيا رعايت ترتيب در قضا كردن نمازها لازم است؟

قضاى نمازهاى يوميه لازم نيست به ترتيب خوانده شود؛(1) مثلًا كسى كه يك روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، لازم نيست اول نماز عصر و بعد از آن نماز ظهر را قضا كند.

2- در دو مورد بجا آوردن قضاى نماز واجب است:

الف: نماز واجب را در وقت آن، نخوانده باشد.

ب: بعد از وقت متوجه شود نمازى كه خوانده است باطل بوده.


1- . به فتواى برخى از فقها، مراعات ترتيب در قضاى نمازهاى يوميّه لازم است.

ص: 95

كسى كه نماز قضا دارد، نبايد در خواندن آن كوتاهى كند، ولى واجب نيست فوراً آن را بجا آورد.

حالت هاى مختلف انسان نسبت به نماز قضا:

* مى داند نماز قضا ندارد: چيزى واجب نيست.

* شك دارد نماز قضا دارد يا نه: چيزى واجب نيست.

* احتمال مى دهد نماز قضايى داشته باشد: مستحب است احتياطاً قضاى آن را بجا آورد.

* مى داند نماز قضا دارد، ولى شماره آنها را نمى داند؛ مثلًا نمى داند چهار تا بوده يا پنج تا: چنانچه كمتر را بخواند كافى است.

* اگر شماره آنها را مى دانسته ولى فراموش كرده است؛ اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت مى كند.

* شماره آن را هم مى داند: بايد قضاى همان تعداد را بجا آورد.

3- نماز قضاى پدر

1- تا انسان زنده است اگرچه از خواندن نماز خود عاجز باشد، شخص ديگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا كند.

2- پس از مرگ پدر، نماز و روزه هايى را كه بجا نياورده باشد بر پسر بزرگتر واجب است آن نماز و روزه ها را قضا كند، و احتياط متسحب است نماز و روزه هايى را كه از مادرش(1) قضاء شده است بجا آورد.

3- حالت هاى مختلف پسر بزرگتر نسبت به نماز قضاى پدر:

الف: مى داند، پدر نماز قضا داشته است و:


1- . به فتواى برخى از فقها، قضاى نماز مادر نيز بر پسر بزرگ او واجب است.

ص: 96

* تعداد آن را هم مى داند: بايد آنها را قضا كند.

* تعداد آن را نمى داند: اگر مقدار كمتر را بجا آورد كافى است.

* شك دارد كه خودش بجا آورده است يا نه: بنابر احتياط واجب بايد قضا كند.

ب: شك دارد كه پدر، نماز قضا داشته است يا نه: چيزى بر او واجب نيست.

4- اگر پسر بخواهد نماز پدر يا مادر را بخواند، بايد به تكليف خود عمل كند؛ مثلًا نماز قضاى صبح و مغرب و عشاء را بايد بلند بخواند.

5- اگر پسر بزرگتر، پيش از آنكه نماز و روزه پدر را قضا كند، از دنيا برود، بر پسر دوم چيزى واجب نيست.

4- خواندن نماز قضا به جماعت

نماز قضا را با جماعت مى توان خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو، يك نماز را بخوانند؛ مثلًا اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.

5- نماز قضا در سفر و چگونگى آن

1- اگر مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند، نماز ظهر يا عصر يا عشا، از او قضا شود، بايد آن را دو ركعتى بجا آورد، اگرچه در غير سفر بخواهد قضاى آن را بجا آورد.

2- در سفر نمى توان روزه گرفت، حتى روزه قضا، ولى نماز قضا مى توان بجا آورد.

3- اگر در سفر بخواهد نمازهايى را كه در غير سفر قضا شده است بجا آورد،

ص: 97

بايد نمازهاى ظهر و عصر و عشا را چهار ركعتى قضا كند.

4- نماز قضا را در هر وقتى مى توان بجا آورد؛ يعنى قضاى نماز صبح را مى توان ظهر يا شب خواند.

6- زائران و نمازهاى قضا

آنان كه نماز قضا دارند، فرصت را از دست ندهند و اوقات فراغت خود را بيهوده نگذرانند، و بيش از مقدار نياز وقت خود را در بازارها و مغازه ها تلف نكنند، و نمازهاى قضاى خود را بجاى آورند، كه اين وظيفه واجب آنهاست، و بايد بدان عمل كنند و چه بهتر كه اين عبادت ها در اماكن مقدسى همچون مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله انجام شود، كه افزون بر عمل به واجب شرعى از پاداش بيشترى نيز بهره مند خواهند شد.

ص: 98

جلسه هفدهم: احكام قرآن

1- احكام قرآن

1- قرآن هميشه بايد پاك و تميز باشد و نجس كردن خط و ورق قرآن، حرام است، و اگر نجس شود بايد فوراً آن را آب بكشند.

2- اگر جلدقرآن نجس شود وبى احترامى به قرآن باشد بايد آن را آب بكشند.

2- لمس خطوط قرآن

1- رساندن جايى از بدن به نوشته قرآن، براى كسى كه وضو ندارد حرام است.

2- در تمام اين موارد لمس كردن خطوط قرآن بدون وضو حرام است:

* در نوشته قرآنى فرقى بين آيات و كلمات بلكه حروف و حتى حركات آن نيست.

* در چيزى كه قرآن بر آن نوشته شده است، بين كاغذ و زمين و ديوار و پارچه، فرقى نيست.

ص: 99

* در نوشته قرآنى فرقى نيست كه با قلم نوشته شده باشد يا چاپ يا گچ و يا چيز ديگر.

* اگر نوشته قرآنى در قرآن هم نباشد، لمس كردن آن حرام است. پس اگر آيه اى از قرآن در كتاب ديگرى نوشته شده باشد، بلكه اگر كلمه اى از آن در كاغذى باشد، يا نصف كلمه اى از آن از برگ قرآن يا كتاب ديگرى بريده شده باشد، باز هم لمس آن بدون وضو حرام است.

3- موارد زير، لمس نوشته قرآن به حساب نمى آيد و حرام نمى باشد:

* لمس آن از پشت شيشه، يا پلاستيك.

* لمس ورق قرآن و جلد آن و اطراف نوشته ها (گرچه مكروه است).

* ترجمه قرآن، به هر لغتى باشد، مگر اسم خداوند كه به هر لغتى باشد، لمس آن براى كسى كه وضو ندارد حرام است، مانند كلمه «خدا».

4- كلماتى كه مشترك بين قرآن و غير قرآن است مانند «مؤمن»، «الذين» اگر نويسنده به قصد قرآن نوشته باشد لمس آن بدون وضو حرام است.

3- نوشتن چيزى روى صفحات قرآن

قرآن هاى مساجد، معمولًا وقف است و تصرف در مال موقوف حتّى با نوشتن مطالبى بر آن، حرام است افزون بر اينكه اينگونه كارها سبب برخى از مشكلات براى مؤمنين و توهين ديگران به پيروان مكتب اهل بيت خواهد شد و برخى نوشته ها بى احترامى به قرآن نيز هست.

4- آداب تلاوت قرآن

تلاوت قرآن ثواب بسيار زيادى دارد و در برخى اماكن و اوقات ثواب

ص: 100

بيشترى دارد، از جمله در شهر مكّه، و در ماه رمضان سفارش بيشترى شده است و چنانچه بتواند يك دور كامل قرآن را بخوانند بهتر است.

براى تلات قرآن آدابى ذكر كرده اند كه از جمله آنهاست:

1- با طهارت بودن. هر چند دست به خط وورق قرآن نزند.

2- رو به قبله نشستن موقع تلاوت قرآن.

3- به ترتيل خواندن، نه تند و با صداى بسيار بلند و نه كند و صداى بسيار آهسته.

4- تدبّر و تفكر در معانى قرآن.

5- رعايت احترام قرآن

قرآن، كتاب مقدس و مورد احترام است و هرگونه عملى كه سبب بى احترامى به قرآن باشد حرام است از جمله:

1- گذاشتن قرآن در جايى كه بى احترامى است.

2- گذاشتن قرآن بر چيزى كه بى احترامى است.

3- نوشتن قرآن با چيزى و بر چيزى و به گونه اى كه بى احترامى باشد.

4- سوزاندن قرآن و حتى آياتى از قرآن كه در غير قرآن نوشته شده است.

5- انداختن و پرتاب كردن قرآن و حتى گذاشتن قرآن بر روى زمين در صورتى كه بى احترامى به آن باشد.

ص: 101

جلسه هيجدهم: احكام مسجد

1- احكام مسجد

1- نماز خواندن در مساجد مستحب است، بلكه حاضر نشدن در مسجد خصوصاً براى همسايگان مسجد- در صورتى كه عذرى مثل بارش برف و باران نباشد- مكروه است.

2- تعطيل كردن مسجد مكروه است و مستحب است انسان نماز را در مسجدى بخواند كه نمازگزار ندارد تا تعطيل نشود. از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه- سه چيز در قيامت از مردم شكايت مى كنند: اول مسجد متروكى كه اهالى آنجا در آن نماز نمى خوانند. دوّم: عالمى كه بين عدّه اى جاهل قرار دارد و از او استفاده نمى كنند. سوم: قرآنى كه متروك مانده و غبار گرفته است و آن را تلاوت نمى كنند.

3- زياد رفتن به مسجد مستحب است. از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه هر كس به مسجد رود از وقتى كه روانه مسجد مى شود تا به خانه برمى گردد، براى هر قدم كه برمى دارد ده حَسَنه نوشته مى شود.

ص: 102

2- احكام نجس شدن مسجد

1- نجس كردن زمين و سقف و بام و طرف داخل ديوار مسجد حرام است.

2- احتياط واجب آن است كه طرف بيرون ديوار مسجد را هم نجس نكنند، مگر آنكه واقف، آن را جزو مسجد قرار نداده باشد.

3- نجس كردن فرش مسجد نيز بنابر احتياط واجب حرام است.

4- اگر مسجدى را غصب كنند و به جاى آن، خانه و مانند آن بسازند كه ديگر به آن مسجد نگويند، باز هم بنابر احتياط واجب نجس كردن آن حرام و تطهير آن واجب است.

3- خوابيدن در مسجد

خوابيدن در مسجد مكروه است و اگر بى احترامى به مسجد باشد جايز نيست.

4- آداب حضور در مسجد

اين كارها درباره مسجد مستحب است:

* زودتر از همه به مسجد رفتن و ديرتر از همه از مسجد بيرون آمدن

* چراغ مسجد را روشن كردن

* تميز كردن مسجد

* هنگام وارد شدن، ابتدا پاى راست را داخل مسجد گذاشتن

* هنگام بيرون آمدن از مسجد اوّل پاى چپ را بيرون گذاشتن

* خواندن دو ركعت نماز تحيّت و احترام مسجد

* خوشبو كردن خود و پوشيدن بهترين لباسها براى رفتن به مسجد

ص: 103

اين كارها درباره مسجد مكروه است:

* عبور از مسجد، به عنوان محل عبور؛ بدون آنكه در آنجا نماز بخواند.

* انداختن آب دهان و بينى در مسجد و اگر بى احترامى باشد، حرام است.

* خوابين در مسجد، مگر در حال ناچارى.

* فرياد زدن در مسجد و صدا را بلند كردن، مگر براى اذان.

* خريد و فروش در مسجد.

* سخن گفتن از امور دنيا.

* رفتن به مسجد، براى كسى كه سير يا پياز خورده و بوى دهانش مردم را آزار مى دهد.

* همسايه مسجد اگر عذرى نداشته باشد مكروه است در غير مسجد نماز بخواند.

* مستحب است، انسان با كسى كه در مسجد حاضر نمى شود، غذا نخورد. در كارها با او مشورت نكند، همسايه او نشود، از او زن نگيرد و به او زن ندهد.

ترتيب اوليت مساجد براى نماز خواندن از نظر ثواب:

1- مسجد الحرام.

2- مسجد النبى صلى الله عليه و آله.

3- مسجد كوفه.

4- مسجد بيت المقدس.

5- مسجد جامع هر شهر.

6- مسجد محله.

7- مسجد بازار.

* براى زنها نماز خواندن در خانه بهتر است، ولى اگر بتوانند كاملًا خود را از

ص: 104

نامحرم حفظ كنند، بهتر است در مسجد نماز بخوانند.

* نماز در حرم امامان عليهم السلام مستحب، بلكه بهتر از مسجد است و نماز در حرم اميرالمؤمنين عليه السلام برابر دويست هزار نماز است.

5- رعايت نكردن نظافت در مسجد

1- برطرف كردن نجاست از مسجد واجب است و فرقى در اين مسأله بين داخل، سقف و پشت بام و حتى طرف داخل ديوار مسجد نيست. يعنى هر جاى مسجد نجس شود بايد تطهير شود يا به گونه اى ديگر نجاست برطرف گردد.

2- بنابر احتياط واجب، اگر طرف بيرون ديوار مسجد نجس شود، برطرف كردن نجاست از آن واجب است، مگر آنكه واقف طرف بيرون را جزو مسجد قرار نداده باشد.

3- هنگامى كه انسان از نجاست مسجد مطلع شد، فوراً بايد آن را تطهير كند، پس نبايد به قدرى معطل كند كه عرفاً بگويند تأخير كرده است.

4- برطرف كردن نجاست از مسجد، واجب كفايى است و اختصاص به كسى كه مسجد را نجس كرده يا سبب نجس شدن آن شده ندارد، بلكه بر همه افرادى كه مى توانند مسجد را تطهير كنند واجب است.

5- اگر فرش مسجد نجس شود، بنابر احتياط واجب بايد آن را تطهير كنند ولى چنانچه به واسطه آب كشيدن خراب مى شود و بريدن يا تراشيدن جاى نجس بهتر است، بايد محل نجس را بتراشند يا ببرند و اگر كسى كه مى بُرد يا مى تراشد خودش نجس كرده باشد، بايد آن را اصلاح كند.

6- اگر انسان نتواند مسجد را تطهير كند يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند،

ص: 105

تطهير مسجد بر او واجب نيست، ولى اگر بى احترامى به مسجد باشد، بنابر احتياط واجب بايد به كسى كه مى تواند آن را تطهير كند، اطلاع دهد.

6- مسأله طهارت و نجاست در مسجد الحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله

لزوم طهارت مسجدالحرام و مسجد النبى صلى الله عليه و آله با ساير مساجد و حرمت تنجيس آنها با ساير مساجد فرقى ندارد. ولى از آنجا كه تطهير مسجدين به ويژه مسجدالحرام به روش خاص صورت مى پذيرد، برخى از زائران نسبت به طهارت آن مكان هاى مقدس دچار ترديد مى شوند كه جاى اين ترديد نيست و جاهايى كه يقين به نجس شدن آنها نباشد، پاك است و پرهيز از آنها واجب نيست، افزون بر آنكه به شهادت برخى از اهل اطلاع شيوه تطهير آنها نيز صحيح است و مشكلى ندارد.

7- رعايت طهارت و نجاست در مواقف و مشاعر

افزون بر اينكه احترام آن اماكن مقدس لازم است و بهتر است نظافت و طهارت آن اماكن را مراعات كنند براى تطهير بدن و لباس نيز ممكن است به جهت كمبود امكانات نظافت و طهارت به طور كامل مراعات نشود كه دقت در اين گونه موارد براى پاك ماندن لباس احرام لازم است.

ص: 106

جلسه نوزدهم: احكام خريد و فروش

1- احكام خريد و فروش.

از آنجا كه در اسلام بيكارى و تنبلى بسيار نكوهش شده و تلاش براى تحصيل مخارج زندگى، واجب مى باشد، كسانى كه بجز از راه خريد و فروش نتوانند مخارج خود را تأمين كنند؛ يعنى تحصيل آن منحصر در همين راه باشد و راه ديگرى برايشان امكان نداشته باشد، واجب است با خريد و فروش خرج زندگى خود را به دست آورند و محتاج به ديگران نشوند.

1- فروختن و اجاره دادن خانه يا وسيله اى ديگر براى استفاده حرام، حرام است.

2- خريد و فروش، نگهدارى، نوشتن، خواندن و درس دادن كتاب و مجلات و نوارهاى گمراه كننده حرام است، مگر زمانى كه براى هدفى صحيح باشد، مثلًا براى پاسخ دادن به اشكال هاى آن

3- مخلوط كردن جنسى كه مى فروشد با چيزى كه ارزش ندارد و يا ارزش آن كمتر است، حرام مى باشد؛ مثل آنكه روغن خوب را با غير خوب يا شير را با آب

ص: 107

مخلوط كند و بفروشد (اين عمل را غش در معامله مى گويند).

4- جنس وَقف شده را نمى توان فروخت، مگر در صورتى كه خراب شده باشد و قابل استفاده نباشد، مانند بخارى نفتى مسجد كه قابل استفاده براى مسجد نباشد.

5- خريد و فروش خانه يا چيز ديگرى كه به كسى اجاره داده، اشكال ندارد ولى استفاده آن در مدت اجاره براى كسى است كه آن را اجاره كرده است.

6- در معامله بايد خصوصيات جنسى كه خريد و فروش مى كنند معلوم باشد ولى گفتن خصوصياتى كه گفتن و نگفتن آنها تأثيرى در ميل و رغبت مردم نسبت به آن كالا ندارد، لازم نيست.

7- خريد و فروش دو كالاى همجنس كه با وزن يا پيمانه مى فروشند به زيادتر «رِبا» و حرام است؛ مثلًا يك تُن گندم بدهد و يك تن و 200 كيلوگرم بگيرد.

و همچنين كالا يا پولى را به كسى قرض بدهد و پس از مدتى زيادتر بگيرد؛ مثلًا يكصدهزار تومان قرض بدهد و پس از يكسال يكصد و بيست هزار تومان بگيرد.

2- چگونگى فسخ معامله

در برخى از موارد فروشنده يا خريدار مى توانند معامله را فسخ كنند كه از جمله آنهاست:

* خريدار يا فروشنده گول خورده باشد.

* در هنگام معامله قرارداد كرده اند كه تا مدت معينى، هر دو يا يكى از آنها بتوانند معامله را بهم بزنند؛ مثلًا هنگام خريد و فروش بگويند، هركس پشيمان شد تا سه روز ديگر مى تواند پس بدهد.

ص: 108

* كالايى كه خريده است معيوب بوده و بعد از معامله بفهمد.

* فروشنده خصوصياتى براى كالاى خود بيان كرده وبعداً معلوم شود آنگونه نبوده است؛ مثلًا بگويد اين دفتر 200 برگ است بعداً معلوم شود كمتر است.

اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فوراً آن را بهم نزند، ديگر حق بهم زدن معامله را ندارد.

3- خيار عيب

1- اگر بعد از معامله عيب مال را بفهمد و فوراً معامله را فسخ نكند، ديگر حق به هم زدن معامله را نخواهد داشت.

2- هرگاه بعد از خريدن جنس، عيب آن را بفهمد، اگر چه فروشنده حاضر نباشد، مى تواند معامله را به هم بزند.

3- در اين موارد اگر خريدار بفهمد مال معيوب است حق فسخ ندارد.

* موقع خريدن، عيب مال را بداند.

* به عيب مال راضى شود.

* وقت معامله بگويد: اگر مال عيبى داشت پس نمى دهم و تفاوت قيمت را هم نمى گيرم.

* فروشنده در وقت معامله بگويد: اين مال را با هر عيبى كه دارد مى فروشم.

4- اگر فروشنده هنگام معامله عيب كالا را معين كند و بگويد آن را با اين عيب مى فروشم ولى پس از معامله معلوم شود عيب ديگرى هم دارد، خريدار مى تواند به خاطر عيبى كه فروشنده معين نكرده كالا را پس دهد يا تفاوت قيمت بگيرد.

5- در اين موارد اگر خريدار بفهمد مال معيوب بوده فقط مى تواند تفاوت

ص: 109

قيمت بگيرد ولى حق فسخ معامله را ندارد.

* بعد از معامله تغييرى در كالا بدهد كه مردم بگويند به طورى كه خريدارى و تحويل داشده شده باقى نمانده است.

* پس از انجام معامله بفهمد كالا معيوب است و تنها بر حق برگرداندن آن را ساقط كرده باشد.

* بعد از تحويل گرفتن كالا، عيب ديگرى در آن پيدا شود. بجز در حيوان كه تا سه روز مى تواند برگرداند.

4- خيار غبن

اگر خريدار قيمت جنس را نداند، يا در وقت معامله غفلت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولى آن بخرد، چنانچه به قدرى گران خريده كه مردم او را مغبون مى دانند و به كمى و زيادى آن اهميت مى دهند، اختيار فسخ معامله را دارد و همچنين نسبت به فروشنده.

5- اقاله

اقاله، فسخ طرفين قرارداد است، به اين معنى هر دو طرف بر فسخ قرارداد توافق كنند.

1- اقاله در تمام عقود جارى مى شود بجز در نكاح كه نياز به اجراى صيغه طلاق دارد.

2- اگر يكى از طرفين درخواست فسخ قرارداد را داشته باشد و ديگرى بپذيرد نيز اقاله تحقق مى يابد.

3- در خريد و فروش، اقاله كردن آن هر چيزى اضافه بر قيمت معين شده يا

ص: 110

كمتر از آن جايز نيست، پس اگر مشترى اقاله كند با چيزى اضافه بر قيمت معين شده يا فروشنده اقاله كند به كمتر از آن قيمت باطل است و تأثيرى ندارد.

6- مجهول المالك

اگر مالى بر عهده انسان باشد ولى صاحبش را نشناسد، مثلًا پولى از كسى قرض گرفته و نمى داند طلبكار كيست و نمى تواند او را پيدا كند، يا كالايى از ديگران نزد او باقى مانده مثلًا در مغازه يا تعميرگاه يا ماشين او جا مانده و صاحبش را نمى شناسد، بايد از طرف صاحبش صدقه بدهد و احتياط آن است كه با اجازه حاكم شرع باشد.

ص: 111

جلسه بيستم: لقطه حرم

1- اشياء پيدا شده در محدوده حرم

1- برداشتن چيزى كه پيدا شده مكروه است.

2- اگر چيزى پيدا كند ولى برندارد، وظيفه خاصى بر عهده اش نمى آيد.

3- اگر چيزى پيدا كند و بردارد احكام خاصى دارد به اين شرح:

الف: اگر نشانه اى ندارد كه به واسطه آن صاحبش معلوم نشود بنابراحتياط واجب از طرف صاحبش صدقه بدهد.

ب: اگر نشانه دارد:

1- قيمت آن از 6/ 12 نخود نقره سكه دار كمتر است

صاحبش معلوم باشد؛ بايد به او بدهد.

صاحبش معلوم نباشد؛ مى تواند براى خودش بردارد.

2- قيمت آن به 6/ 12 نخود نقره سكه دار مى رسد؛ بايد تا يك سال اعلام كند پس اگر صاحبش پيدا شد، به او بدهد و اگر صاحبش پيدا نشد، مى تواند:

ص: 112

* براى خودش بردارد.

* براى صاحبش نگهدارى كند تا پيدا شود.

* احتياط مستحب است كه از طرف صاحبش صدقه بدهد.

3- در مواردى كه براى پيدا شدن صاحبش بايد اعلام كند، تا يك هفته روزى يك مرتبه و بعد از آن تا يك سال هفته اى يك مرتبه در محل اجتماع مردم؛ مانند بازار و محل نماز جماعت بايد اعلام كند

4- بنابر احتياط واجب بايد فوراً اعلام كند و تأخير نيندازد.

5- اگر مى داند، اعلام كردن فايده ندارد و يا از پيدا شدن صاحبش نااميد است، اعلام لازم نيست.

6- اگر بچه نابالغ چيزى پيدا كند، سرپرست او (پدر يا جدّ) بايد اعلام كند.

2- اشياء پيدا شده در مكه و مدينه

اگر در مدينه چيزى پيدا كند حكم آن با اشياء پيدا شده ساير جاها فرقى ندارد كه به تفصيل بيان شد ولى اگر در مكّه و اطراف آن يعنى در منطقه حرم چيزى پيدا كند حكم آن بدين شرح است:

برداشتن آن كراهت شديد دارد و بلكه احتياط دربرنداشتن است، و اگر برداشت و قيمتش به 6/ 12 نخود نقره سكه دار مى رسد و صاحبش پيدا نشود مى تواند از طرف صاحبش صدقه بدهد، يا آن را براى صاحبش نگهدارى كند، ولى نمى تواند براى خودش بردارد.

3- گم شدن كفش ها و كفش هاى بجاى مانده

اگر كفش انسان را ببرند و كفش ديگرى بجاى آن مانده باشد، مسأله چند

ص: 113

صورت دارد:

1- مى داند كفشى كه مانده، مالِ كسى است كه كفش او را برده، اگر از پيدا شدن صاحبش نااميد شود و يا پيدا كردن او برايش سخت باشد، مى تواند آن را به جاى كفش خودش بردارد، ولى اگر قيمت آن كفش بيشتر از قيمت كفش خودش باشد، و از پيدا شدن صاحبش نااميد شود، بايد، با اجازه حاكم شرع از طرف او صدقه بدهد.

2- احتمال مى دهد، كفشى كه مانده، مالِ كسى نيست كه كفش او را برده؛ اگر بردارد بايد صاحبش را پيدا كند و اگر از پيدا شدن او نااميد شد، از طرف وى به فقير صدقه بدهد (ولى بهتر است برندارد).

ص: 114

جلسه بيست و يكم: احكام خوردنى ها و آشاميدنى ها

اشاره

خداوند بزرگ براى استفاده انسان ها، طبيعتِ زيبا و تمام حيوانات و ميوه ها و سبزيجات را در اختيار آنها قرار داده است، تا از آنها براى خوردن و آشاميدن و پوشاك و مسكن و ساير نيازهاى خود به كار گيرند، ولى براى حفظ جان انسانها و سلامتى جسم و روح آنها و بقاى نسلها و احترام به حقوق ديگران، قوانين و مقرراتى قرار داده است كه در اين درس به برخى از آنچه كه در رابطه با خوراكى ها و آشاميدنى هاست مى پردازيم:

1- خوردن چيزى كه براى انسان ضرر دارد

خوردن چيزى كه براى انسان ضرر دارد حرام است، مثلًا خوردن غذاى چرب براى مريضى كه غذاى چرب برايش ضرر دارد حرام است.

2- خوردن خاك، تربت

1- خوردن گل حرام است.

ص: 115

2- خوردن كمى از تربت سيدالشهدا عليه السلام براى شفا يافتن از بيمارى اشكال ندارد.

3- خوردن و آشاميدنِ چيز نجس حرام است.

4- خوردن چيزى كه براى انسان ضرر دارد حرام است، مثلًا خوردن غذاى چرب براى مريضى كه غذاى چرب برايش ضرر دارد حرام است.

7- بر هر مسلمانى واجب است مسلمان ديگرى را كه نزديك است از گرسنگى يا نشنگى بميرد، نان و آب داده و از مرگ نجات دهد.

3- خوردن چيز نجس

از جمله مواردى كه رعايت طهارت ضرورت دارد و پرهيز از نجاسات واجب است، مسأله خوردن و آشاميدن است. خوردنى ها و آشاميدنى هاى انسان بايد داراى اين شرايط باشد: الف: پاك باشد، ب: مباح باشد، ج: حلال باشد، د: براى سلامتى ضرر نداشته باشد.

1- خوردن و آشاميدنِ چيز نجس حرام است و خورانيدن عين نجس به اطفال حرام است ولى خورانيدن غذاى متنجس به اطفال حرام نيست.

2- غذاهاى غير گوشتى، كه در كشورهاى اسلامى توليد شده است؛ اعم از سبزيجات، حبوبات، ميوه ها و فرآورده هاى لبنى مانند: پنير، ماست، كره، خامه، كه از حيوان حلال گوش گرفته مى شود، تخم مرغ و ساير پرندگان حلال گوشت، نان، بيسكويت، شكلات، آدامس، شيرينى و ساير خوردنى هايى كه از گوشت حيوان نيست، پاك و خوردن آنها حلال است، مگر آنكه انسان يقين كند نجس شده است. بنابر اين مسأله چند صورت دارد:

* مى داند كه با بدن كافر تماس نداشته و به نحو ديگرى نيز نجس نشده

ص: 116

است---) پاك و حلال است.

* شك دارد نجس شده است يا نه---) پاك و حلال است.

* احتمال مى دهد نجس شده باشد ولى يقين ندارد---) پاك و حلال است.

* مى داند بر اثر تماس با بدن كافر يا به گونه اى ديگر نجس شده است---) نجس و حرام است.

4- چيزهايى كه موقع غذا خوردن مستحب است:

1- دست ها را قبل از غذا و پس از آن بشويد.

2- در اول غذا «بسم الله» و در پايان، «الحمد لله» بگويد.

3- با دست راست غذا بخورد.

4- لقمه را كوچك بردارد.

5- غذا را خوب بجود.

6- ميوه را پيش از خوردن با آب بشويد.

7- اگر چند نفر سر سفره نشسته اند، هركسى از غذاى جلوى خودش بخورد.

8- ميزبان پيش از همه شروع به غذا خوردن كند و بعد از همه دست بكشد.

5- مكروهات

1- در حال سيرى غذا خوردن

2- پرخورى (زياد غذا خوردن)

3- نگاه كردن به صورت ديگران هنگام غذا خوردن

4- خوردن غذاى داغ

5- فوت كردن به غذايى كه مى خورد

6- پاره كردن نان با كارد

ص: 117

7- گذاشتن نان زير ظرف غذا

8- دور انداختن ميوه، پيش از آنكه كاملًا آن را بخورد.

6- مستحبات آب آشاميدن

1- در روز، ايستاده آب بخورد.

2- پيش از آشاميدن آب «بسم الله» و بعد از آن «الحمد لله» بگويد.

3- به سه نفس آب بياشامد.

4- پس از آشاميدن آب، حضرت امام حسين عليه السلام و خاندان و ياران او را ياد و قاتلان ايشان را لعن كند.

7- مكروهات آب آشاميدن

1- زياد آشاميدن

2- آشاميدن آب بعد از غذاى چرب

3- با دست چب آب نوشيدن

4- در شب، ايستاده آب نوشيدن

ص: 118

جلسه بيست و دوّم: احكام نذر

1- معناى نذر

نذر، پيمانى است ميان انسان و خداى خود براى انجام دادن يا ترك كارى يا پرداخت مالى، و چون اكثر موارد نذر در زمان ما، نذر مالى است و نذورات مردمى يكى از منابع مهمّ مالى كارهاى خير در جامعه ماست لذا احكام آن را در اين بخش مى آوريم:

2- چگونگى نذر شرعى

1- در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست انسان آن را به عربى بخواند، پس اگر بگويد: «چنانچه مريض من خوب شود براى خدا بر من است كه ده هزار تومان به فقير بدهم»، نذر او صحيح است.

2- انسان كارى را مى تواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن باشد، بنابراين كسى كه مثلًا نمى تواند پياده به حج برود، اگر نذر كند كه پياده برود، نذر او صحيح نيست.

ص: 119

3- شرايط نذر كننده

نذر كننده بايد مكلف و عاقل باشد و به اختيار و قصد خود نذر كند، بنابراين، نذر كسى كه او را مجبور كرده اند، يا در حال عصبانيت بى اختيار نذر كند صحيح نيست.

4- نذر زن بدون اجازه شوهر

نذر زن بدون اجازه شوهر باطل است. برخى از فقها نيز نذر زن بدون اجازه شوهر را اگر منافات با حق شوهر نداشته باشد صحيح مى دانند.

5- نذر فرزند بدون اجازه پدر

براى نذر لازم نيست از پدر خود اجازه بگيرد و چنانچه بدون اجازه او هم نذر كند صحيح است.

6- نذر براى كار حرام يا مكروه

متعلق نذر بايد عملى راجح يعنى واجب يا مستحب يا ترك حرام يا مكروه باشد، و به فتواى برخى از فقها امر مباح هم جايز است. بنابر اين اگر نذر كند كار حرام يا مكروهى را انجام دهد، صحيح نيست.

7- نذر براى ترك كار واجب يا مستحب

همانگونه كه گفته شد اگر نذر كند، كار واجب يا مستحبى را ترك كند، اين نذر صحيح نيست.

ص: 120

8- چگونگى عمل به نذر

1- اگر انسان نذر كند كارى را انجام دهد، بايد همانطور كه نذر كرده عمل كند، پس اگر نذر كند روز اول ماه روزه بگيرد، چنانچه روز قبل يا بعد از آن بجا آورد، كفايت نمى كند.

2- اگر نذر كند كه به فقير معينى صدقه بدهد، نمى تواند آن را به فقير ديگرى بدهد.

3- اگر نذر كند كه به زيارت يكى از امامان عليهم السلام برود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود، كافى نيست و چنانچه به واسطه عذر نتواند آن امام را زيارت كند، چيزى بر او واجب نيست.

9- نذر مدّت دار

مدت دار بودن نذر دو فرض دارد:

الف: نذر مشروط باشد و شرط آن مدت دار باشد به اين معنا كه اگر تا وقت معينى شرط محقق شد؛ مثلًا حاجت او برآورده شد، فلان كار را انجام مى دهد و اگر تا آن موقع شرط محقق نشد، عمل به نذر، واجب نيست.

ب: عمل به نذر مدت معينى داشته باشد به اين معنا كه نذر مى كند تا فلان موقع، به نذر عمل مى كند، در اين صورت اگر بدون عذر تا وقت معين به نذر عمل نكند، تخلف نذر به حساب مى آيد و كفاره دارد.

10- نذورات نسبت به حرم ها و اماكن دينى

1- اگر براى حرم يكى از امامان عليهم السلام يا امامزادگان چيزى نذر كند، بايد آن را به مصارف حرم برساند، از قبيل فرش، پرده و روشنايى.

ص: 121

2- اگر براى خود امام عليه السلام يا امامزاده چيزى نذر كند، چنانچه مصرف معينى را قصد كرده، بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معينى را قصد نكرده، بايد به فقيران و زائران بدهد و يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را به امام عليه السلام هديه كند.

ص: 122

جلسه بيست و سوم: احكام قسم خوردن

1- قسم شرعى

اگر كسى به يكى از اسامى خداوند عالم؛ مانند «خدا» و «الله» قسم بخورد كه كارى را انجام دهد يا ترك كند؛ مثلًا سوگند بخورد كه روزه بگيرد يا سيگار نكشد، واجب است به آن عمل كند. اين قسم «انشائى» است و نوع ديگر آن قسم «اخبارى» است.

2- شرايط قسم

كسى كه قسم مى خورد بايد اين شرايط را داشته باشد:

* بالغ و عاقل باشد.

* از روى قصد و اختيار قسم بخورد.

* اگر مى خواهد نسبت به مال قسم بخورد، حاكم شرع او را از تصرف اموالش ممنوع نكرده باشد.

ص: 123

3- قسم بدون اجازه پدر

اگر فرزند بدون اجازه پدر قسم بخورد صحيح است؛ يعنى قسم، مشروط به اجازه نيست و قسم زن نيز اگر منافات با حق شوهر نداشته باشد نياز به اجازه او ندارد.

4- كفاره عمل نكردن به قسم

اگر عمداً به سوگندى كه خورده است عمل نكند، بايد كفاره بدهد و كفاره آن يكى از اين سه چيز است:

* آزاد كردن يك برده

* سير كردن ده فقير

* پوشاندن ده فقير

كسى كه قسم مى خورد،- چه از گذشته خبر دهد، يا براى آينده باشد- اگر حرف او راست باشد، قسم خوردن او مكروه است و اگر دروغ باشد، حرام و از گناهان بزرگ است.

قسم اخبارى

اگر انسان براى خبرى كه مى دهد و مطلبى را به اطلاع ديگران مى رساند قسم بخورد، چنانچه آن مطلب دروغ باشد، حرام است و اگر راست باشد قسم خوردن مكروه است.

ص: 124

جلسه بيست و چهارم: امر به معروف و نهى از منكر

اشاره

هر انسانى نسبت به كارهاى ناپسندى كه در جامعه انجام مى پذيرد و كارهاى نيك و پسنديده اى كه ترك مى شود، مسئوليت دارد، بنابراين اگر كار واجبى ترك شود و يا حرامى اتفاق بيفتد، سكوت و بى تفاوتى در مقابل آن جايز نيست، و تمام افراد جامعه بايد براى برپايى «واجب» و جلوگيرى از «حرام» اقدام كنند، كه اين عمل، «امر به معروف» و «نهى از منكر» است.

1- اهميت امر به معروف و نهى از منكر

علاوه بر آيات بسيار زيادى كه در قرآن درباره امر به معروف و اهمّيت و آثار آن وارد شده، در برخى از سخنان امامان معصوم عليهم السلام چنين آمده است:

* «امر به معروف و نهى از منكر» از مهمترين واجبات و شريفترين آنهاست.

* واجبات دينى به سبب «امر به معروف و نهى از منكر» استوار مى گردد.

* «امر به معروف و نهى از منكر» از ضروريات دين است و كسى كه آن را مُنكر شود كافر است.

ص: 125

* اگر مردم امر به معروف و نهى از منكر را ترك كنند، بركت گرفته مى شود و دعاها مستجاب نمى گردد.

2- تعريف معروف و منكر

در احكام دين، به تمام واجبات و مستحبات «معروف» و به تمام محرمات و مكروهات «منكر» گفته مى شود. بنابراين واداشتن افراد جامعه به انجام كارهاى واجب و مستحب «امر به معروف» و بازداشتن آنها از كارهاى حرام و مكروه «نهى از منكر» است.

3- وجوب امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر، واجب كفايى است كه اگر به قدر كفايت به انجام آن اقدام كنند، از ديگران ساقط مى شود و اگر همه كس آن را ترك كرده باشند، چنانچه شرايط آن موجود باشد، همه آنها ترك واجب كرده اند.

4- مراتب امر بمعروف و نهى از منكر

1- در مرتبه اول، با معصيت كار به گونه اى برخورد شود كه بفهمد اين طرز رفتار، به خاطر انجام گناه است؛ مثلًا از او روى گرداند يا با چهره عبوس و برافروخته با او برخورد كند، يا با او رفت و آمد نكند.

2- در مرتبه بعد، او را با زبان، امر و نهى كند؛ يعنى به او بگويد و دستور دهد.

3- مرتبه سوم، استفاده از زور براى جلوگيرى از منكر و برپايى واجب است؛ يعنى زدن گناهكار.

رهبر معظم انقلاب اسلامى، حضرت آيةالله خامنه اى- دامت بركاته- نسبت

ص: 126

به چگونگى اجراى مرتبه سوم امر به معروف و نهى از منكر چنين نگاشته اند:

«با توجه به اينكه در زمان قدرت حكومت اسلامى، امكان ارجاع مرتبه سوم از امر به معروف و نهى از منكر به قوه قضائيه و نيروى انتظامى وجود دارد، بويژه در مواردى كه جلوگيرى از منكر، متوقف بر تصرف در اموال مرتكب شونده مى باشد، يا لازم است تعزير شود يا او را زندانى كنند، بر مكلفين واجب است در امر به معروف و نهى از منكر به دو مرتبه اول اكتفا كنند و در صورتى كه اثر نكرد و نياز به توسّل و زور وجود داشت، مسئله را به نيروهاى انتظامى و قضايى ارجاع دهند.

5- شرايط امر بمعروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر با وجود برخى شرايط، واجب مى باشد و در صورت نبود آنها، تكليف ساقط است و آن شرايط عبارت است از:

1- كسى كه امر يا نهى مى كند، بداند آنچه را كه ديگرى انجام مى دهد حرام است و آنچه را ترك كرده، واجب است، پس هركسى كه نمى داند اين عمل كه او انجام مى دهد حرام است يا نه؟ جلوگيرى واجب نيست.

2- احتمال بدهد امر يا نهى او تأثير دارد، بنابراين مى داند تأثير ندارد، يا شك دارد، امر و نهى واجب نيست.

3- شخص گناهكار اصرار بر ادامه كار خود داشته باشد، پس اگر معلوم شود، گناهكار بناى ترك عمل را دارد و دوباره تكرار نمى كند و يا موفق به تكرار نمى شود، امر و نهى واجب نيست.

4- امر و نهى، سبب ضرر جانى يا آبرويى يا ضرر مالى قابل توجه، به خودش يا نزديكان و ياران و همراهان و يا ساير مؤمنان نباشد.

ص: 127

6- وظيفه زائران در رابطه با تخلفات رفتارى موسم

سزاوار است، كسى كه به معروف امر مى كند و از منكر جلوگيرى مى كند:

* مانند طبيبى دلسوز و پدرى مهربان باشد.

* قصد خود را خالص كند و تنها براى رضاى خداوند اقدام كند، و عمل خود را از هرگونه برترى جويى پاك كند.

* خود را پاك و منزه نداند، چه بسا همان شخصى كه اكنون خطايى از او سرزده است، داراى صفات پسنديده اى باشد كه مورد محبت الهى است، هرچند اين عمل او هم اكنون ناپسند و مورد غضب الهى باشد.

ص: 128

جلسه بيست و پنجم: احكام نماز جمعه

1- اهميت نماز جمعه

يكى از اجتماعات هفتگى مسلمانان «نماز جمعه» است، و نمازگزاران در روز جمعه مى توانند به جاى نماز ظهر، نماز جمعه بخوانند.

امام خمينى رحمه الله در اهميت نماز جمعه چنين نگاشته اند:

«نماز جمعه و دو خطبه آن، مانند حج و نماز عيد فطر و قربان، از مراسم بزرگ مسلمانان است، ولى متأسفانه، مسلمانان از وظايف مهم سياسى اين عبادت، غافل و ناآگاهند، در صورتى كه انسانى، با اندك مطالعه و دقت در احكام كشورى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام در مى يابد كه اسلام دين سياست است و كسى كه دين را از سياست جدا مى داند، نادانى است كه نه اسلام را مى شناسد و نه سياست را.»

2- شرايط صحيح بودن نماز جمعه

1- تمام شرايطى كه در نماز جماعت بايد رعايت شود، در نماز جمعه هم

ص: 129

معتبر است.

2- بايد به جماعت برگزار شود و فُرادا صحيح نيست.

3- حداقل تعداد افراد براى برپايى نماز جمعه، پنج نفر مى باشد؛ يعنى يك نفر امام، و چهار نفر مأموم.

4- بين دو نماز جمعه، حداقل بايد يك فرسخ فاصله باشد.

3- واجبات نماز جمعه

نماز جمعه دو ركعت است، مانند نماز صبح، ولى دو خطبه دارد كه توسط امام جمعه، قبل از نماز ايراد مى شود.

4- مستحبات نماز جمعه

1- خواندن حمد و سوره با صداى بلند (توسط امام جمعه).

2- خواندن سوره «جمعه» بعد از حمد، در ركعت اول (توسط امام جمعه).(1)

خواندن سوره «منافقون» پس از حمد در ركعت دوم (توسط امام جمعه).

4- خواندن دو قنوت، يكى در ركعت اول، پيش از ركوع، ديگرى در ركعت دوم، پس از ركوع.

5- وظيفه نمازگزاران جمعه

1- بنابر احتياط واجب بايد به خطبه ها گوش دهند.

2- احتياط مستحب است از سخن گفتن بپرهيزند، و چنانچه سخن گفتن، سبب از بين رفتن فايده خطبه ها و يا گوش ندادن به آنها شود، ترك آن واجب است.


1- محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

ص: 130

3- احتياط مستحب است، شنوندگان، هنگام ايراد خطبه ها، روبه امام جمعه بنشينند، و بيش از مقدارى كه در نماز اجازه داده شده، به اطراف نگاه نكنند.

6- آداب روز جمعه

شب و روز جمعه داراى اهميت و فضيلت خاصى است، اعمال خير نيز در اين شب و روز از ثواب بيشترى برخوردار است. علاوه بر آداب كه تحت عنوان «آمادگى براى نماز جمعه» گفته شد موارد ذيل در روز جمعه مستحب است:

1- زيارت امام حسين عليه السلام؛

2- زيارت امام زمان (عج) كه زيارت نامه خاصى نيز براى اين روز وارد شده است؛

3- خواندن دعاى ندبه؛

4- صلوات بر محمّد و آل محمد؛ هزار مرتبه و در روزهاى ديگر صد مرتبه.

5- صدقه دادن به فقرا؛

6- هديه دادن به خانواده؛

7- آموختن مسائل دينى و معارف اسلامى؛

8- زيارت قبور مؤمنان؛

9- خوردن انار؛

10- خواندن دعاى سمات در آخر روز جمعه.

11- غسل جمعه. اين غسل ثواب بسيار زيادى دارد و وقت آن تا ظهر روز جمعه است و چنانچه انسان تا ظهر موفق نشد، بعد از ظهر نيز مى تواند انجام دهد.

ص: 131

جلسه ويژه خواهران: اقسام غسل

1- غسل حيض

غسل حيض (قاعدگى)

زمانى كه خونريزى قاعدگى قطع شود، زن بايد براى نماز و ساير كارهايى كه نياز به طهارت دارد غسل كند.

نشانه هاى خون حيض

قبل از بلوغ ديده نمى شود و اگر دخترى قبل از بلوغ خونى ببيند حكم حيض ندارد.(1) زن هاى سيده پس از 60 سالگى و زن هاى غير سيده پس از 50 سالگى،(2)


1- . ممكن است دخترى بالغ باشد ولى خونريزى قاعدگى نداشته باشد چون وراثت و تغذيه و آب و هوا هم در اين مسأله تأثير دارد، چنانچه امروزه معمولًا نخستين خونريزى دخترها در سنين 12 يا 13 سالگى مى باشد.
2- . به فتواى برخى از فقهاء، زن هاى سيده و غير سيّده پس از 60 سالگى يائسه مى شوند.

ص: 132

خون حيض نمى بينند و چنانچه پس از آن سنين خونى ببينند حكم حيض ندارد.

دوره قاعدگى كمتر از سه روز نيست، پس اگر جريان خون قبل از سه روز قطع شود حكم حيض ندارد.

دوره قاعدگى بيش از ده روز طول نمى كشد و چنانچه خونريزى بيش از ده روز طول بكشد، پس از ده روز حكم حيض ندارد.

خونريزى در سه روز اول به طور مستمر مى باشد- هرچند در داخل، خون باشد و بيرون نيايد- پس اگر مثلًا دو روز خون ببيند سپس بطور كامل قطع شود و يك روز ديگر دوباره خون ببيند، از آغاز، حيض نبوده است.

فاصله دو حيض حداقل ده روز مى باشد، پس اگر بعد از تمام شدن دوره قاعدگى قبل از آنكه ده روز فاصله شود خون ببيند، خون دوم حكم حيض ندارد.

خون حيض معمولًا غليظ و گرم و پررنگ است و با فشار و كمى سوزش مى آيد.

احكام دوران قاعدگى

1- در مدت قاعدگى، اين كارها بر بانوان حرام است:

نماز و طواف كعبه

كارهايى كه بر جُنب حرام است؛ مانند توقف در مسجد.

آميزش با همسر، براى زن و مرد، هر دو حرام است.

2- در ايام قاعدگى نماز و روزه بر زن واجب نيست، و نمازها قضا ندارد ولى قضاى روزه هاى واجب را بايد پس از ماه مبارك رمضان بجا آورد.

3- خوردن قرص در ايام حج يا بعضى مواقع كه زن ها ميل دارند عادت ماهيانه نداشته باشند در صورت مضر نبودن اشكال ندارد.

ص: 133

نمايش تصوير

ص: 134

2- غسل استحاضه و اقسام آن- قليله- متوسطه- كثيره

استحاضه

يكى ديگر از خون هايى كه گاهى اوقات از رحم دختر يا زن بيرون مى آيد «استحاضه» است. خون استحاضه معمولًا زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مى آيد و غليظ نيست ولى ممكن است گاهى، پررنگ و گرم و غليظ باشد و با فشار بيرون آيد.

«به زنى كه خونريزى استحاضه دارد، مُستحاضه گويند.»

اقسام استحاضه

خون استحاضه براساس كمى و زيادى آن، به سه دسته تقسيم مى شود: قليله، متوسطه و كثيره. بر پايه اين تقسيم، وظيفه زن نيز متفاوت است.

3- وظايف مستحاضه نسبت به نماز و طواف

وظيفه مستحاضه قليله

اگر جريان خون تنها يك طرفِ پنبه را آلوده كرده باشد و به درون آن نفود كرده ولى از طرف ديگر ظاهر نشده، قليله است و زن بايد براى نماز بدن را تطهير كرده و بنابر احتياط واجب پنبه را عوض كند و وضو بگيرد. بنابراين استحاضه قليله غسل ندارد.

وظيفه مستحاضه متوسطه

اگر خونريزى به قدرى است كه به درون پنبه نفوذ كرده و از طرف ديگر آن ظاهر شده ولى لباس يا پارچه روى پنبه را آلوده نكرده باشد، استحاضه متوسطه است و زن بايد براى نماز افزون بر وظايفى كه براى قليله گفته شد، براى آن نمازى كه قبل از آن يا در بين آن مستحاضه شده است غسل كند و تا زمانى كه

ص: 135

خونريزى مستحاضه متوسطه ادامه دارد هر روز قبل از نماز صبح غسل كند.

بنابراين، در استحاضه متوسطه در هر شبانه روز يك غسل كافى است، اما پس از قطع خونريزى نيز بايد غسل كند.

وظيفه مستحاضه كثيره

اگر خونريزى به قدرى است كه به پنبه نفوذ كرده و از طرف ديگر آن ظاهر شده و لباس يا پارچه روى پنبه را آلوده كرده، استحاضه كثيره است و زن بايد براى هر نماز علاوه بر وظايفى كه براى قليله گفته شد، دستمال را عوض كند يا آب بكشد و غسلى هم انجام دهد ولى اگر نماز ظهر و عصر را با هم بخواند و فاصله نيندازد، يك غسل براى هر دو كافى است و همچنين براى نماز مغرب و عشا.

چند مسأله:

1- مستحاضه متوسطه و كثيره نيز بايد پس از قطع خونريزى غسل كنند.

2- غسل استحاضه با ساير غسل ها تفاوتى ندارد مگر در نيت.

3- با غسل استحاضه نمى توان نماز خواند، بلكه بايد به علاوه غسل وضو هم بگيرد.

4- وظايف بانوان هنگام حيض و نفاس در رابطه با نماز- روزه و طواف

اگر زن در ايام عادت ماهانه، طواف بجا آورد باطل است.

طهارت از حدث شرط طواف مستحبى نيست، ولى زن حايض و نفساء چون نبايد به مسجدالحرام وارد شوند، نمى توانند طواف مستحبى بجا آورند.

اگر سهواً يا از روى غفلت و يا به جهت ندانستن مسأله، طواف را بى وضو يا با

ص: 136

حال جنابت يا حيض يا نفاس بجا آورد، باطل است.

اگر زنى قبل از احرام يا هنگام احرام و در بين اعمال عمره يا حج حايض شود، وظايف خاصى دارد، كه در مناسك حج آمده است، به آنها مراجعه كند و يا از روحانى كاروان سئوال نمايد.

مستحاضه قليله براى انجام طواف واجب و نماز آن، بايد مانند نمازهاى يوميه، بدن و لباس را تطهير كند و وضو هم بگيرد.

مستحاضه متوسطه، به علاوه كارهاى قليله، بايد براى طواف و نماز طواف، غسل استحاضه انجام دهد، و بنابر احتياط واجب، به غسلى كه براى انجام نمازهاى يوميه بجا آورده اكتفا نكند.

مستحاضه كثيره بايد تمام وظايفى كه براى نماز يوميه انجام مى دهد، براى طواف واجب و نماز آن نيز جداگانه انجام دهد، و احتياط واجب آن است به وظايفى كه براى نمازهاى يوميه انجام داده اكتفا نكند.

ص: 137

بخش دوّم: مناسك عمره و حج

اشاره

ص: 138

ص: 139

جلسه اول: آمادگى براى سفر

اشاره

سفر به مكه مكرمه براى عمره و حج اهميت بسيار زيادى دارد كه بدون آمادگى لازم اقدام به آن شايسته نيست. آمادگى و توانايى مالى و بدنى و باز بودن راه جزو شرايط شرعى و استطاعت لازم براى اين سفر است. افزون بر آن، شناخت وظايفى كه بايد به آن عمل كنند و محرماتى كه از آن بپرهيزند و معرفتى كه پيدا كنند و كمالى كه به دست آورند نيز لازم است. گذشته از اين امور برخى از آمادگى ها كه جنبه فقهى و شرعى دارد و پيش از سفر بايد به آنها اقدام كرد، در اين مقال آورده مى شود.

1- لوازم مورد نياز براى احرام

* لباس احرام

تهيه لباس احرام به ويژه براى كسانى كه در بدو ورود براى اعمال به ميقات مى روند يا به اصطلاح «مدينه بعد» هستند، از جمله امورى است كه پيش از سفر بايد اقدام كرد. در اين امر، هرچند وظيفه مردان و زنان با هم تفاوت دارد، ولى

ص: 140

شرايط عمومى لباس احرام براى هردو گروه داشتن شرايط لباس نماز است، يعنى همان ويژگى ها كه لباس نماز دارد، لباس احرام نيز بايد داشته باشد؛ يعنى:

مباح باشد، پاك باشد، از اجزاء مردار و حيوان حرام گوشت نباشد، به مقدار لازم بدن را بپوشاند، نازك و بدن نما نباشد و ...

علاوه بر اين شرايط، لباس احرام مردان نبايد دوخته باشد، حتى به شكل لباس هاى معمولى نيز نباشد، بلكه به صورت دو تكه پارچه ندوخته يا حوله است كه يكى را به كمر مى بندند و ديگرى را بر دوش مى افكنند.

چون در حال احرام، استفاده از هرگونه عطر و بوى خوش حرام است، لباس احرام نيز نبايد خوشبو باشد، لذا پيش از سفر اين لباس را جايى كه معطر است نگذارند تا هنگام احرام بوى خوش نداشته باشد.

* دمپايى و كفش بانوان

مردان در حال احرام نبايد كفش بپوشند، بلكه پوشيدن هرچيزى كه تمام روى پا را بگيرد جايز نيست، لذا براى حال احرام بايد دمپايى مناسبى كه تمام روى پا را نمى پوشاند تهيه كنند و اين نيز چون در حال احرام پوشيده مى شود، بايد برخى از شرايط لباس احرام را داشته باشد، يعنى پاك و مباح باشد و از چرم حيوان حرام گوشت يا مردار تهيه نشده باشد.

كفش بانوان در حال احرام نيز بايد اين شرايط را داشته باشد.

* هميان

هميان، كمربند پهنى است كه مردان در حال احرام بر كمر مى بندند، كه براى نگه داشتن حوله احرامى و نگهدارى پول و لوازم ديگر از آن استفاده مى شود.

دوخته بودن هميان، حتى براى مردان اشكال ندارد.

ص: 141

* لوازم متفرقه

داشتن ناخن گير يا قيچى براى تقصير، تسبيح براى گفتن ذكر (چون در بسيارى از اعمال عمره و حج اذكار مكرّر وجود دارد) و نيز كتاب مختصر مناسك و دعا نيز مناسب است.

2- تصحيح نماز

هرچند نماز را هميشه بايد صحيح خواند و تصحيح نماز از وظايف هميشگى نمازگزار است، ولى از آن جا كه در مجموعه اعمال عمره و حج سه نماز واجب وجود دارد و اين نمازها نيز مانند ساير نمازهاى واجب داراى اهميت زيادى است، افزون بر اين كه غلط خواندن آنها ممكن است موجب بطلان اعمال عمره و حج بشود و پيامدهايى نيز به دنبال خواهد داشت، بنابراين ضرورت تصحيح نماز پيش از سفر دوچندان خواهد بود. لذا بر زائران عزيز لازم است كه نماز خود را بر عالم محل، يا روحانى كاروان عرضه كنند و چنان چه اشكالى داشت، برطرف گردد.

نمازهاى واجب اين سفر عبارتند از:

- نماز طواف عمره تمتع؛

- نماز طواف حج؛

- نماز طواف نساء؛

و چنان چه عمره مفرده نيز به جا آورد، آن هم دو نماز دارد؛ يكى نماز طواف عمره مفرده و دوم نماز طواف نساء.

ص: 142

3- حسابرسى اموال

همان گونه كه پيشتر گفته شد، لباس احرام بايد مباح باشد و قربانى نيز اين چنين است، بلكه هرچه در اين سفر خرج مى شود از مال حلال باشد، هرچند زائران خانه خدا، به طور غالب افراد تلاش گرى هستند و با كار و دريافت مزد حلال و پس انداز مازاد بر مخارج سال براى اين سفر ثبت نام كرده اند و هرگز مالى كه غصبى باشد ندارند، ولى گاهى براثر برخى كوتاهى ها وجوه شرعى واجب مثل خمس و زكات را نپرداخته اند كه لازم است پيش از سفر به اين امر مهم توجه داشته باشند و چنان چه تاكنون حسابرسى اموال نداشته اند با مراجعه به دفتر مرجع تقليد خود يا نماينده وى يا لااقل به روحانى كاروان مراجعه و نسبت به اين مسأله اقدام كنند و چنان چه چيزى باعث خمس يا زكات يا ساير وجوه شرعى بدهكار شدند بپردازند و با خيالى آسوده به اين سفر اقدام كنند. و چنان چه بدهى آنها زياد باشد، كه اكنون قدرت پرداخت همه آن را نداشته باشند، مى توانند مهلت بگيرند و در آينده بپردازند.

يادآورى مى شود كسانى كه حساب خمس دارند و از درآمد بين سال پول ثبت نامى را پرداخته اند، به فتواى بسيارى از مراجع معظم تقليد، پول ثبت نامى نيز مشمول خمس است.

4- شرايط استطاعت

يكى از سؤالات مهم درباره حج، آن است كه برچه كسانى حج واجب است و يكى از مسائل مهم در اين اعمال، نيت است. براى روشن شدن پاسخ اين دو سؤال بحث استطاعت بايد تبيين شود، يعنى اگر شرايط استطاعت موجود باشد، حج بر آنها واجب است و بايد به نيت حج واجب يا «حجة الاسلام» به جا آورند

ص: 143

و چنان چه آن شرايط موجود نباشد، واجب نيست و به نيت مستحب به جا مى آورند و مى توانند به نيابت ديگرى انجام دهند.

اقسام استطاعت

- مالى

- بدنى (صحت و توانايى)

- طريقى (باز بودن و امنيت راه)

- زمانى (داشتن وقت كافى)

استطاعت مالى نيز به امور ذيل حاصل مى شود:

- داشتن مخارج حج (رفت و برگشت و مخارج ديگر)

- داشتن ضروريات زندگى، مانند خانه مسكونى، وسيله سوارى، لوازم منزل، پوشاك، ابزار و ساير نيازمندى ها

- داشتن شغل يا ملك يا راه درآمد ديگرى كه پس از برگشت مجبور نشود به سختى زندگى كند.

5- نيابت

مسائل مربوط به نيابت پيش از سفر بايد مراعات شود، چون كسى كه شرايط نداشته باشد، از آغاز نمى تواند و نبايد نيابت ديگرى را در عمره و حج بپذيرد.

شرايط نيابت

- حج واجب برعهده نايب نباشد؛

- عذرى از انجام اعمال عمره و حج نداشته باشد، مثلًا نمازش غلط نباشد به طورى كه نتواند تصحيح كند؛

- با مناسك حج آشنايى داشته باشد.

ص: 144

جلسه دوم: عمره و حج تمتع

1- معناى حج و عمره

حج به معناى قصد و عمره به معناى زيارت است، ولى در اصطلاح فقه، بجاى آوردن اعمال خاصى در مكه و اطراف آن است كه در جلسات آينده تفصيل آنها خواهد آمد.

2- چرا حج تمتّع به اين نام ناميده مى شود؟

حج تمتع نوعى از حج است كه وظيفه افراد بيرون از مكه كه از فاصله 16 فرسخ يا بيشتر مى آيند مى باشد و علت نامگذارى آن اين است كه تمتع به معناى لذت بردن، بهره مند شدن است و چون در اين نوع از عمره و حج در مدتى كه انسان از احرام عمره خارج مى شود تا زمانى كه بار ديگر براى حج محرم مى شود كارهايى كه به سبب احرام حرام شده بود از جمله زن و مرد بر يكديگر حلال مى شود.

ص: 145

3- فهرست اعمال عمره و حج

آن چه زائران ايرانى و كسانى كه از بيرون مكّه مى آيند در ماه هاى حج انجام مى دهند دو بخش است:

- عمره تمتع

- حج تمتع

فهرست اعمال عمره تمتع بدين شرح است:

- احرام؛ در ميقات؛ مثلًا مسجد شجره يا جحفه

- طواف؛ در مسجدالحرام به دور كعبه

- نماز طواف؛ دو ركعت، در مسجدالحرام، پشت مقام ابراهيم

- سعى؛ بين صفا و مروه، پيمودن هفت مرتبه فاصله بين صفا و مروه

- تقصير؛ كوتاه كردن قدرى از مو و ناخن

4- فهرست اعمال حج تمتّع

- احرام؛ در شهر مكه، پيش از ظهر روز نهم ذى حجه

- وقوف در عرفات؛ از ظهر روز نهم ذى حجه تا مغرب آن روز

- وقوف در مشعرالحرام؛ شب عيد قربان (دهم ذى حجه)

- رمى جمره عقبه؛ سنگ زدن به آخرين جمره در منا، روز عيد قربان

- قربانى؛ ذبح يك گوسفند يا گاو يا شتر در روز عيد قربان

- حلق (تراشيدن سر) يا تقصير، در روز عيد قربان در مِنا

- بيتوته؛ ماندن شب هاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه در مِنا

- طواف حج؛ هفت دور طواف كعبه به نيت طواف حج

- نماز طواف حج؛ دو ركعت نماز پشت مقام ابراهيم، پس از طواف

ص: 146

- سعى؛ هفت شوط سعى بين صفا و مروه

- طواف نساء؛ هفت دور طواف به گرد كعبه به نيت طواف نساء

- نماز طواف نساء؛ دو ركعت نماز پشت مقام ابراهيم به نيت نماز طواف نساء

اين فهرست اعمالى بود كه زائران بيت اللَّه الحرام به عنوان اعمال عمره تمتّع و حج تمتّع بجا مى آورند كه هريك احكام و آداب خاص دارد كه در درس هاى آينده خواهد آمد.

يادآورى اين نكته لازم است كه اين اعمال دشوار نيست، ولى دقيق است و چنان چه احكام و مناسك آن به دقت فرا گرفته شود به راحتى مى توان به آنها عمل كرد؛ إن شاءاللَّه.

ص: 147

جلسه سوم: احرام عمره تمتّع

اشاره

اولين عمل از اعمال عمره و حج، احرام است. احرام، مستحبات و واجباتى دارد كه در اين بخش به طور اختصار به آنها مى پردازيم.

1- پيش از احرام

مستحبات:

- از اول ماه ذى القعده و اگر از اين تاريخ نتوانست، از اول ذى الحجه، موى سر و صورتش را كوتاه نكند.

- پيش از احرام بدن خود را پاكيزه كند و ناخن و شارب خود را بگيرد.

- پيش از احرام در ميقات غسل كند.

يادآورى: چنان چه نتواند در ميقات غسل كند يا خوف آن داشته باشد كه در آن جا نتواند غسل كند، مى تواند، پيش از ميقات، مثلًا در مدينه غسل كند.

2- هنگام احرام (واجبات، مستحبات)

واجبات احرام

- پوشيدن لباس احرام

ص: 148

- نيت (محرم مى شوم به احرام عمره تمتّع قربة إلى اللَّه)

- لبيك، لبيك اللهم لبيك، لبيك لا شريك لك لبيك، إن الحمد والنعمة لك والملك، لا شريك لك لبيك.

مستحبات هنگام احرام

در صورت امكان پس از نماز ظهر محرم شود و اگر ممكن نبود، پس از نماز واجب ديگر، مثلًا نماز مغرب يا عشاء و اگر آن هم ممكن نبود، پس از شش يا دو ركعت نماز مستحب احرام و نيز دعاهايى وارد شده كه اگر بتواند بخواند خوب است.

3- مكان احرام

مكان احرام عمره تمتّع ميقات است، و ميقات مكانى است كه براى احرام معين شده كه عبارت است از: مسجد شجره، جُحفه، وادى عقيق (ذات عرق)، قرن المنازل و يَلملم.

كسانى كه از مسير مدينه به مكه مى روند بايد در مسجد شجره كه بيرون مدينه و در منطقه ذوالحُليفه است محرم شوند و به فتواى اكثر مراجع تقليد، بايد داخل مسجد محرم شوند، ولى در ساير ميقات ها هرچند مسجدى ساخته باشند رفتن داخل مسجد و محرم شدن در آن لازم نيست، بلكه در بيرون مسجد هم در منطقه اى كه ميقات است اشكال ندارد.

4- محرمات احرام

انسان، پس از پوشيدن لباس احرام و نيت و گفتن لبيك مُحرم است و بايد تا پايان اعمال عمره از كارهايى كه بر محرم حرام است پرهيز كند.

ص: 149

مجموع كارهايى كه بر محرم حرام است، بيست و چهارتاست، ولى بسيارى از آن ها مورد ابتلاء نيست كه در اين جا به برخى از موارد مورد ابتلاء اشاره مى شود.

* محرمات مشترك بين مردان و زنان كه بر هر دو گروه حرام است:

- استعمال عطريات و بوى خوش

- نگاه در آينه

- ناخن گرفتن

- زدودن مو از بدن

- كندن يا كشيدن دندان

- روغن ماليدن به بدن

- بيرون آوردن خون از بدن، مثلًا زخم كردن آن

- قسم خوردن به اللَّه

- فخرفروشى به ديگران

- كندن درخت و گياه منطقه حرم

- زن و شوهر نيز در حال احرام بر يكديگر حرامند

* محرمات مخصوص مردان

- پوشيدن لباس دوخته

- پوشيدن چيزى كه تمام روى پا را بگيرد؛ مثل كفش و جوراب

- پوشاندن سر

- در حال حركت سايه بان بالاى سر داشتن، مثل گرفتن چتر روى سر يا در ماشين سقف دار سوار شدن

ص: 150

* محرمات مخصوص بانوان

- پوشيدن صورت با روبند و امثال آن

- پوشيدن زيور براى زينت؛ زيورآلاتى كه قبلًا بر تن داشته لازم نيست بيرون آورد

گره زدن و سنجاق زدن به لباس احرام

مردان براى آن كه لباس احرام از دوششان نيفتد، مى توانند قسمتى از آن را بر قسمتى ديگر بگذارند و با گذاشتن سنگ يا چيز ديگر و انداختن كِش به دور آن، لباس احرام را نگه دارند و به فتواى برخى از فقهاء سنجاق زدن و گره زدن آن نيز اشكال ندارد.

ص: 151

جلسه چهارم: طواف عمره تمتع (1)

اشاره

پس از احرام و ورود به شهر مكه زائران بايد هفت دور طواف كعبه بجاى آورند كه يكى از مهم ترين اعمال عمره و حج است، طواف داراى شرايط و واجباتى است كه در اين بخش به آنها اشاره مى شود.

1- شرايط طواف كننده

* طهارت بدن و لباس

طواف از جهات مختلف، همچون نماز است؛ از جمله اين كه طواف كننده بايد بدن و لباسش پاك باشد، افزون بر اين كه، لباسى كه بر تن دارد بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد.

* طهارت از حدث

طواف كننده بايد باوضو باشد و غسلى برعهده او نباشد، و چنانچه نتواند وضو بگيرد يا غسل كند بايد تيمم كند. و طواف عمره بدون طهارت صحيح نيست، خانم هايى كه در ايام عادت ماهيانه به سر مى برند بايد صبر كنند و پس از

ص: 152

پاك شدن، غسل بجاى آورند و طواف كنند.

* پوشش بدن

طواف كننده بايد در حال طواف به مقدارى كه در نماز لازم است بدن خود را بپوشاند.

* ختنه

پسرها و مردها بايد ختنه شده باشند و بدون آن طواف صحيح نيست.

* نيّت

طواف و ساير اعمال عمره، از عبادات است و بايد با نيت باشد؛ يعنى گشتن به دور كعبه بايد به قصد طواف و براى اطاعت دستور خداوند باشد.

2- واجبات طواف

* شروع از حجرالأسود:

طواف بايد از گوشه اى از كعبه كه حجرالاسود در آن قرار دارد آغاز شود؛ همان گوشه اى كه نزديك درِ كعبه است.

حجرالاسود، سنگ مقدسى است كه با ارتفاع حدود 5/ 1 متر از زمين در يكى از گوشه هاى كعبه كار گذاشته شده است و اكنون با يك قاب نقره اى محافظت مى شود. به هريك از گوشه هاى كعبه، ركن و مجموع آنها را اركان كعبه مى نامند كه به ترتيب براساس دور طواف، چنين نامگذارى شده اند: ركن حجرالأسود، ركن عراقى، ركن شامى، ركن يمانى.

* ختم كردن به حجرالأسود

نقطه آغاز و پايان طواف حجرالأسود است، يعنى هفت دور طواف مقابل حجرالأسود به پايان مى رسد و طواف، كمتر يا بيشتر از اين مقدار صحيح نيست، امّا دقت در اين امر لازم نيست و همين مقدار كه عرفاً بگويند روبه روى

ص: 153

حجرالأسود است كافى است. و ايستادن مقابل حَجر در آغاز طواف و در پايان آن و در پايان هر شوط از طواف لازم نيست، ولى مستحب است با دست خود به سمت حَجر اشاره كند و دست خود را ببوسد.

* هفت دور طواف كردن

طواف كعبه هفت دور است نه كمتر نه زيادتر و به هر دور آن «شوط» گفته مى شود.

* كعبه را در طرف چپ خود قرار دادن

طواف كننده بايد همان گونه كه همه مسلمانان طواف مى كنند به دور كعبه بگردد، يعنى عقب عقب نرود، برخلاف مسير طواف كنندگان نچرخد، و در حال طواف رو به كعبه نباشد، ولى نگاه به سمت راست يا چپ، حتى پشت سر اگر بدن را نگرداند اشكال ندارد.

* محدوده طواف

به فتواى اكثر مراجع تقليد، طواف كعبه در مسجدالحرام تا جايى كه مردم طواف مى كنند و عرفاً بگويند دور كعبه مى گردد صحيح است، ولى به نظر برخى ديگر از مراجع تقليد، طواف بايد در محدوده فاصله بين كعبه و مقام ابراهيم كه حدود 13 متر است باشد. ولى براى مقلدين اين مراجع نيز اگر طواف در آن محدوده مشكل باشد يا ممكن نباشد، و نتوانند صبر كنند تا در وقت خلوت طواف كنند، در فاصله دورتر نيز اشكال ندارد.

* بيرون حجر اسماعيل طواف كردن

طواف كننده بايد به دور حجر اسماعيل هم بگردد، يعنى در حال طواف داخلِ حجر نرود. حجر اسماعيل، فضايى است بين كعبه و ديوار نيم دايره به عرض حدود 10 متر كه از ركن عراقى (شمالى) تا ركن شامى (غربى) كعبه امتداد دارد، همان ضلعى كه ناودان كعبه قرار دارد.

ص: 154

جلسه پنجم: طواف عمره تمتّع (2)

به جز شرايط و واجباتى كه براى طواف گفته شد، آدابى نيز دارد كه برخى مستحب و برخى مكروه است كه مراعات آنها نيز در طواف بر ثواب آن مى افزايد.

1- مستحبات طواف:

* تلاوت قرآن

* ذكر گفتن

* خواندن دعاهاى واردشده

* به آرامى و آرامش طواف كردن

* استلام حجر

مناسب است زائران در حال طواف، به ذكر، دعا و تلاوت قرآن مشغول باشند تا هم از ثواب آن بهره مند باشند و هم از حواس پرتى و شك در تعداد دورهاى طواف جلوگيرى شود و نيز از عجله و تند رفتن در حال طواف بپرهيزند

ص: 155

كه گاهى مزاحمت براى ديگران است.

دست زدن و بوسيدن حجرالأسود مستحب است، ولى به جهت ازدحام زياد و اختلاط زن و مرد در كنار حَجر، از اين كار در حال طواف بپرهيزند و تنها به اشاره كردن با دست به طرف آن و بوسيدن دست اكتفا كنند.

در حال خواندن ذكر و دعا و قرآن نيز صدا را بلند نكنند و از دعا خواندن و صلوات فرستادن دسته جمعى بپرهيزند تا مزاحمتى براى طواف كنندگان نباشد.

2- مكروهات طواف:

* خنديدن

* سخن گفتن

* شعر خواندن

* خوردن و آشاميدن

* دست كشيدن به ديوار حِجر اسماعيل عليه السلام

هرچند در بسيارى از امور، طواف مانند نماز است، ولى از جهاتى نيز تفاوت دارد؛ مثلًا خنديدن و سخن گفتن و خوردن و آشاميدن نماز را باطل مى كند، ولى طواف را باطل نمى كند، امّا مكروه است و بهتر است از آنها پرهيز شود. دست كشيدن به ديوار حجرِاسماعيل عليه السلام به فتواى برخى از فقها جايز نيست، ولى بسيارى از آنان نيز مكروه مى دانند.

3- مراقبت هايى كه در طواف بايد صورت گيرد:

* هنگام شروع طواف از مقابل حجرالاسود وارد جمعيت طواف كنندگان نشويد كه اذيت مى شويد و مزاحمت براى طواف كنندگان نيز هست، بلكه مقدارى جلوتر جايى كه خلوت است وارد جمعيت شويد و بدون نيت طواف به راه خود ادامه دهيد تا مقابل حجرالاسود برسيد و از آن جا به نيت طواف برويد،

ص: 156

حتى مى توانيد از مقدارى پيش از طواف نيت كنيد كه از مقابل حجرالأسود، طواف باشد كه در اين صورت هرچند مقابل حجر متوجه نباشيد اشكال ندارد.

* هنگام اتمام طواف براى بيرون رفتن از صف طواف كنندگان از مقابل حجرالاسود بيرون نرويد كه موجب زحمت خود و مزاحمت و اذيت ديگران است، بلكه بدون نيت طواف همراه جمعيت راه برويد تا جايى كه به راحتى از صف خارج شويد.

* در اثناء طواف، به سراغ بوسيدن كعبه، پرده كعبه، حجرالاسود و ... نرويد تا اشكالى در طواف شما پيش نيايد.

* هنگام طواف عجله نكنيد و از هل دادن و تنه زدن به ديگران بپرهيزيد و چنانچه با آرامش طواف كنيد، راحت و بهتر مى توانيد ادامه دهيد.

* اگر جمعيت شما را هُل داد و تندتر رفتيد اشكال ندارد، حتى اگر به قدرى زياد بود كه شك كرديد بى اختيار شديد يا نه باز هم اشكال ندارد.

* دور جمعيت حلقه نكشيد، كه مزاحمت براى ساير طواف كنندگان است.

* افراد مُسن و ناتوان و بانوان معذور در وقت مناسب ديگرى براى طواف بروند تا به راحتى بتوانند به وظيفه خود عمل كنند.

ص: 157

جلسه ششم: نماز طواف

اشاره

پس از طواف بايد دو ركعت نماز به نيت نماز طواف بخوانند.

1- كيفيت نماز طواف

نماز طواف مانند نماز صبح است، ولى اذان و اقامه ندارد و بر مردان واجب نيست حمد و سوره آن را بلند بخوانند.

2- مكان نماز طواف

نماز طواف را بايد در مسجدالحرام، پشت مقام ابراهيم عليه السلام بخوانند به طورى كه مقام ابراهيم بين نمازگزار و كعبه واقع شود و چنانچه مسجدالحرام خلوت باشد و مزاحمتى براى ديگران نباشد، هرچه نزديك تر بايستند بهتر است و به نظر برخى از فقهاء چنان چه دو طرف مقام (نزديك آن) بخوانند اشكال ندارد.

مقام ابراهيم؛ سنگى است كه حضرت ابراهيم عليه السلام هنگام ساختن كعبه زير پاى خود مى گذاشت و اثر پاى آن حضرت به معجزه الهى بر سنگ مانده است و

ص: 158

اكنون در مسجدالحرام به فاصله 13 متر با كعبه در يك محفظه بلورين و ضريح كوچك نگهدارى مى شود.

3- زمان نماز طواف

نماز طواف بايد پس از طواف و پيش از سعى خوانده شود و با طواف نبايد زياد فاصله داشته باشد، يعنى پس از تمام شدن طواف بايد نماز را بخواند به طورى كه بگويد بعد از طواف نماز طواف را خواند.

4- شك در نماز طواف

شك در نماز طواف حكم شك در نماز واجب دوركعتى، مثل نماز صبح را دارد؛ بنابراين:

الف) اگر در تعداد ركعت هاى نماز طواف شك كند، نماز باطل است؛

ب) اگر در اجزاى نماز، مثل سجده يا تشهد شك كند، دو فرض دارد:

1- اگر در انجام دادن آن جزء شك كند، چنان چه وارد جزء بعدى نشده (از محل آن نگذشته) آن جزء را به جا مى آورد، مثلًا در ركعت دوم پيش از تشهد شك كند يك سجده به جا آورده يا دو سجده كه در اين صورت يك سجده ديگر به جا مى آورد و چنان چه از محل آن گذشته باشد، به شك خود اعتناء نمى كند و نماز صحيح است.

2- اگر در صحّت آن جزء شك كند، يعنى نمى داند آن چه به جاى آورده صحيح بوده يا نه، به شك خود اعتناء نمى كند و نماز صحيح است.

ج) اگر بعد از تمام شدن نماز طواف، برايش شكى پيش آيد، هرچه باشد اعتناء نمى شود و نماز خوانده شده كفايت مى كند.

ص: 159

5- وظيفه كسانى كه نمازشان صحيح نيست

نماز طواف جزء نمازهاى واجب است و مانند ساير نمازها بايد به طور صحيح خوانده شود و چون جزء مجموعه اعمالى است كه اگر صحيح نباشد ممكن است، پى آمدهايى داشته باشد، مثلًا در احرام باقى بماند، داراى اهميت ويژه اى است، لذا بر تمام افراد لازم است كه براى تصحيح نماز خود اقدام كنند و چنانچه كسى تلاش كرد و تا وقت اعمال نتوانست تصحيح كند، بايد خودش نماز طواف را بجا آورد.

6- مستحبات نماز طواف

* خواندن سوره توحيد پس از حمد در ركعت اول

* خواندن سوره كافرون پس از حمد در ركعت دوم

* بجا آوردن حمد و ثناى الهى و صلوات بر محمّد و آل محمد پس از نماز

* طلب قبولى نماز از خداوند

* خواندن دعاهاى واردشده پس از نماز

يادآورى مى شود چون نماز بايد به طور صحيح خوانده شود، چنانچه سوره كافرون را نمى تواند صحيح بخواند بايد هر سوره اى كه بلد هست بخواند.

ص: 160

جلسه هفتم: سعى صفا و مروه

اشاره

يكى ديگر از اعمال عمره تمتّع، سعى بين صفا و مروه است؛ يعنى هفت مرتبه پيمودن فاصله بين صفا و مروه.

صفا و مروه دو كوه كوچك بوده نزديك مسجدالحرام كه امروزه فاصله بين آن دو را به صورت راهروى سرپوشيده ساخته اند.

1- زمان سعى

سعى بايد پس از نماز طواف و پيش از تقصير انجام شود و فاصله انداختن بين نماز طواف و سعى اشكال ندارد، ولى نبايد سعى را براى فردا بگذارد.

2- مستحبات بين طواف و سعى

* قدرى از آب زمزم بياشامد و بر سر و صورت خود بريزد و بگويد:

«اللهم اجعله عِلماً نافعاً ورزقاً واسعاً وشفاءً من كل داءٍ وسُقم»

* با آرامى دل و جان بالاى صفا رفته و رو به خانه كعبه كرده و حمد و

ص: 161

ثناى الهى را به جا آورد و نعمت هاى الهى را به خاطر بياورد و اين اذكار را بگويد:

اللَّه اكبر (هفت مرتبه)

الحمد للَّه (هفت مرتبه)

لا إله إلّااللَّه (هفت مرتبه)

* سپس دعاهاى ديگرى را كه وارد شده بخواند.

3- واجبات سعى

* سعى بايد از صفا آغاز و به مروه ختم شود

يادآورى مى شود، چون قسمتى از صفا و مروه را برداشته اند، بخشى از راه شيب دار و محوطه مسطح نيز جزء كوه حساب مى شود، لذا همين كه از بالاى قسمت شيب دار، سعى را آغاز كنند صحيح است و رفتن بالاى صخره ها لازم نيست و بر مروه نيز پس از بالا رفتن از قسمت شيب دار و رسيدن به قسمت مُسطح كافى است.

* هفت شوط بودن

سعى نيز مانند طواف هفت شوط است و پيمودن فاصله صفا تا مروه يك مرتبه و برگشتن از مروه به صفا مرتبه دوم به حساب مى آيد؛ بنابراين هفت شوط سعى بر مروه ختم مى شود.

* روبه مروه و رو به صفا حركت كردن

در حال سعى، وقتى كه از صفا به مروه مى رود بايد رو به مروه باشد و نيز وقتى به طرف صفا برمى گردد بايد رو به صفا باشد و عقب عقب يا كج كج حركت كردن صحيح نيست.

ص: 162

4- احكام سعى

* براى سعى طهارت شرط نيست، بنابراين سعى بدون وضو و با بدن و لباس نجس نيز صحيح است.

* نشستن و استراحت كردن و رفع خستگى بر صفا و مروه و در بين آنها جايز نيست و اگر در بين سعى باشد، بايد از همان جا كه سعى را قطع كرده است ادامه دهد.

* سعى در طبقه دوم چون بالاتر از دو كوه است اشكال دارد.

5- مستحبات سعى

* پياده به جا آورد نه سواره، هرچند سواره هم- حتى براى توانمند- صحيح است.

* دعاها و اذكارى كه وارد شده است را بخواند كه از جمله آنهاست:

اللَّه اكبر (100 مرتبه)

لا اله إلّااللَّه (100 مرتبه)

الحمد للَّه (100 مرتبه)

سبحان اللَّه (100 مرتبه)

* براى مردان مستحب است، فاصله اى كه با خط و چراغ سبزرنگ مشخص شده است هَروَله كند، يعنى كمى تندتر بروند و در وقت برگشتن نيز به همان ترتيب برگردند، ولى براى زنها هروله كردن مستحب نيست.

ص: 163

جلسه هشتم: تقصير- از تقصير تا احرام حج

اشاره

آخرين عمل از اعمال عمره تمتّع تقصير است، يعنى چيدن مقدارى از ناخن و موى سر يا صورت.

1- زمان تقصير

تقصير بايد پس از سعى باشد، هرچند لازم نيست فوراً تقصير كند، ولى تا وقتى كه تقصير نكرده است، هيچ كدام از محرمات احرام بر او حلال نمى شود.

2- مكان تقصير

تقصير، مكان معينى ندارد، گرچه اكنون متعارف است كه بعد از سعى بر مروه تقصير مى كنند.

يادآورى مى شود كه به تازگى در كنار مروه محوطه اى مسقف اضافه كرده اند براى افرادى كه سعيشان به پايان مى رسد و براى تقصير توقف مى كنند، تا محل دور زدن مردم بر مروه شلوغ نباشد.

ص: 164

3- احكام تقصير

* با تقصير، اعمال عمره تمتّع به پايان مى رسد و كارهايى كه به سبب احرام حرام شده بود حلال مى شود.

* تقصير نيز جزء اعمال عمره و از عبادات است و بايد به قصد قربت و به نيت يكى از اعمال عمره انجام داده شود.

* كسى كه خودش تقصير نكرده، نبايد موى شخص ديگرى را بچيند، چون هنوز محرم است و در حال احرام زدودن مو، حتى از بدن ديگران نيز حرام است، لذا افرادى كه خودشان تقصير نكرده اند نمى توانند براى ديگران تقصير كنند، ولى چيدن ناخنِ شخص ديگر اشكال ندارد.

* لازم نيست انسان خودش مو يا ناخن را بچيند، پس ديگران هم مى توانند برايش تقصير كنند، ولى خودش بايد نيت كند.

* چون معمولًا محل توقف مردم براى تقصير شلوغ است، بانوان مواظب باشند براى تقصير، موهاى سرشان را مرد نامحرم نبيند.

4- از تقصير عمره تمتّع تا احرام حج

در فاصله بين تقصير عمره تمتّع تا احرام حج برخى كارها بر حاجيان حرام است كه بايد از آنها بپرهيزند و بسيارى كارها مستحب است كه مى توانند آنها را انجام دهند.

* محرمات:

- به جاى آوردن عمره مفرده

- تراشيدن سر

- بيرون رفتن از شهر مكه، به فتواى عده اى از مراجع تقليد، هرچند عده اى

ص: 165

ديگر بيرون رفتن را به شرط آن كه مطمئن است براى اعمال حج مى تواند بازگردد جايز مى دانند.

- كندن و بريدن درخت و گياه حرم

- شكار، حتى كشتن ملخ و امثال آن.

يادآورى: كندن و بريدن درخت و گياه و نيز شكار از محرّمات مخصوص حرم است و بر كسانى كه عمره تمتع بجاى نياورده باشند نيز حرام است و اختصاص به اين زمان- فاصله تقصير تا احرام حج نيز ندارد.

* مستحبات:

- تلاوت قرآن و چنانچه بتوانند يك دور كامل قرآن را در مكه بخوانند، ثواب بسيار زيادى دارد.

- طواف مستحب

- نماز در مسجدالحرام و ساير مساجد معتبر مكه.

در برخى روايات آمده است كه ثواب يك ركعت نماز در مسجدالحرام معادل صدهزار ركعت نماز در جاى ديگر است و چه به جا و مناسب است زائران محترم از اين فرصت به خوبى استفاده كنند و چنانچه نماز واجب از آنها قضا شده است، آنها را در مسجدالحرام در مكه يا مسجدالنبى در مدينه منوره بجاى آورند تا افزون بر بجاى آوردن وظيفه شرعى خود از پاداش بسيار زياد آن هم بهره مند شوند.

- زيارت قبور اولياء مدفون در قبرستان ابوطالب.

ص: 166

جلسه نهم: احرام حج تمتع

اشاره

اعمال حج نيز مانند عمره با احرام آغاز مى شود. حجاج پس از اتمام اعمال عمره تمتّع و فرارسيدن وقت احرام حج، براى رفتن به عرفات و مشعر و منى و بجاى آوردن مناسك حج آماده مى شوند.

1- واجبات احرام

احرام حج با عمره جز در نيت تفاوتى ندارد بنابراين واجبات احرام حج نيز عبارت است از:

* پوشيدن لباس احرام

* نيت

* لبّيك

پس مردان بايد همان دو تكه لباس احرام را با شرايطى كه در اعمال عمره گفته شد بپوشند، ولى لازم نيست حتماً همان لباس احرام عمره باشد، بلكه عوض كردن آن نيز اشكال ندارد و بانوان نيز لباسى كه پاك و مباح باشد و شرايط

ص: 167

لباس نمازگزار را داشته باشد و حرير نيز نباشد مى پوشند.

پوشيدن لباس احرام و گفتن لبيك بايد به نيت يكى از اعمال حج؛ يعنى احرام و به قصد طاعت الهى باشد، و تفاوت آن با عمره در اين است كه در آن جا به قصد عمره تمتّع محرم مى شدند و اين جا به قصد حج تمتّع.

كسانى كه حج واجب خود را بجا آورده اند، به قصد استحباب و كسانى كه از طرف ديگران آمده اند به قصد نيابت از او محرم مى شوند.

يادآورى: اعمال عمره و حج به هر نيتى شروع شود، يعنى به هر نيتى محرم شود بايد به همان نيت به پايان ببرد.

2- زمان احرام

احرام حج بايد در ماه هاى حج باشد؛ يعنى شوال، ذى القعدة و ذى الحجّة، ولى در حج تمتّع بايد پس از اتمام اعمال عمره تمتّع باشد و نيز از نظر پايان وقت بايد زمانى محرم شود كه پيش از ظهر روز نهم ذى الحجة به صحراى عرفات برسد تا وقوف در عرفات را كه از ظهر روز عرفه است آغاز كند.

3- مكان احرام

مكان احرام حج، شهر مكه است و به فتواى بسيارى از مراجع تقليد احرام در قسمت هاى جديد و توسعه يافته شهر مكه نيز صحيح است، هرچند برخى نيز احتياط لازم مى دانند كه در مكه قديم كه حوالى مسجدالحرام است محرم شوند.

ص: 168

4- مستحبات احرام

* پاكيزه كردن بدن و چيدن ناخن و شارب.

* غسل احرام.

* محرم شدن پس از نماز ظهر و اگر امكان نداشت، پس از نماز واجب ديگر و اگر آن هم ممكن نيست، پس از شش يا دو ركعت نماز مستحب.

* خواندن سوره توحيد پس از حمد در ركعت اول و سوره كافرون در ركعت دوم در نماز پيش از احرام.

* حمد و ثناى الهى و صلوات بر پيامبر، پس از نماز.

* خواندن دعاهايى كه وارد شده است.

* تكرار تلبيه در موارد ذيل:

- وقت برخاستن از خواب

- بعد از هر نماز واجب و مستحب

- وقت رسيدن به شخص سواره

- هنگام بالا رفتن از تل (تپه) يا سرازير شدن از آن

- وقت سوار يا پياده شدن

- آخر شب

- وقت سحر

- تكرار لبيك ها تا ظهر روز عرفه است، اما وقتى كه ظهر فرا رسيد بايد تلبيه را قطع كنند.

* و نيز مستحب است در صورت امكان در مسجدالحرام و اگر ممكن بود در حجر اسماعيل يا نزد مقام ابراهيم محرم شوند.

ص: 169

5- محرمات احرام

محرمات احرام حج، همان محرمات احرام عمره است كه تفصيل آن خواهد آمد، ولى بايد توجه داشت كه حركت از مكه به عرفات چنانچه در روز باشد، مردان محرم نبايد ماشين سقف دار سوار شوند.

ص: 170

جلسه دهم: وقوف در عرفات

اشاره

دومين عمل از اعمال حج، وقوف در عرفات است. عرفات صحرايى مقدس است بيرون مكه با فاصله حدود 20 كيلومتر تا مسجدالحرام و چند كيلومتر با شهر مكه، حجاج پس از احرام در مكه روانه اين صحرا مى شوند تا يكى ديگر از وظايف واجب خود در حج را بجاى آورند.

1- معناى وقوف

وقوف در لغت به معناى ايستادن است، ولى در اصطلاح فقهى «حضور در مكانى خاص» است، بنابراين در روز عرفه حجاج بايد در عرفات حاضر شوند و در آن جا بمانند و لازم نيست ايستاده باشند، بلكه نشسته و خوابيده و در حال حركت نيز اشكال ندارد.

2- زمان وقوف

زمان وقوف به عرفات از ظهر روز نهم ذى الحجة (عرفه) تا غروب است كه

ص: 171

اين مدت را به طور كامل بايد در آن جا بمانند، لذا لحظه اى پيش از ظهر شرعى تا لحظه اى پس از غروب بايد باشند تا يقين كنند تمام وقت را در عرفات بوده اند و چنانچه كسى عمداً ديرتر به عرفات وارد شود گناه كرده و چنانچه زودتر برود، علاوه بر آن كه گناه كرده و يك شتر كفاره هم بر او واجب مى شود.

3- مكان وقوف

مكان وقوف، صحراى عرفات است، هرجاى آن كه باشد و امروزه حدود عرفات با تابلوهاى زردرنگ مشخص شده كه سمت بيرونى آن نوشته شده:

«بداية عرفات» و سمت درونى آن نوشته شده: «نهاية عرفات». زائران نبايد از اين حدود بگذرند، ولى اگر كسى بخشى از وقت را بيرون عرفات باشد و دوباره به عرفات برگردد، هرچند گناه كرده، ولى وقوف او اشكال ندارد.

4- اقسام وقوف

وقوف در عرفات دو قسم است: اختيارى و اضطرارى.

كسانى كه عذرى ندارند بايد تمام وقت (از ظهر تا غروب) را در عرفات باشند كه وقوف در اين مدت را «وقوف اختيارى» مى گويند و كسانى كه عذرى دارند و نمى توانند روز عرفه به عرفات بروند، يا به جهتى به وقوف اختيارى نرسيدند، بايد بخشى از شب عيد قربان را در عرفات بمانند كه وقوف در اين مدت را «وقوف اضطرارى» مى گويند.

5- ترك وقوف

وقوف در عرفات از اركان حج است و اگر كسى عمداً آن را ترك كند، يعنى

ص: 172

بدون عذر در روز نهم به عرفات نرود، حج او باطل است. ولى چنانچه با عذر ترك شده، بايد وقوف اضطرارى بجاى آورد و اگر وقوف اضطرارى هم نتواند بجاى آورد بايد خود را به وقوف در مشعر برساند.

6- مستحبات وقوف

* با طهارت بودن در حال وقوف.

* غسل و بهتر است نزديك ظهر باشد.

* پرهيز از هرچه موجب حواس پرتى است.

* اگر از سمت مكه مى آيد، وقوف او سمت چپ جبل الرحمة باشد.

* وقوف در پايين كوه و در زمين هموار باشد (بالا رفتن از كوه مكروه است).

* در اول وقت، نماز ظهر و عصر را به يك اذان و دو اقامه بجا آورد.

7- آداب روز عرفه

* خواندن دعاهايى كه وارد شده است.

* خواندن دعاى معروف امام حسين عليه السلام يا دعاى امام سجاد عليه السلام در روز عرفه.

8- برنامه هاى روز عرفه

اكنون براى بهره مندى بهتر از فرصت طلايى روز عرفه حجاج ايرانى برنامه هاى ويژه اى دارند كه افزون بر مستحبات و آدابى كه ذكر شد، برنامه عمومى صبح و عصر به صورت گروهى و دسته جمعى برگزار مى شود كه بدين شرح است:

ص: 173

الف) صبح: مراسم برائت از مشركان:

كه يكى از وظايف مهم حجاج در اين ايام است و در عصر پيامبر و به دستور ايشان اجراء شده و سال ها متروك مانده بود. در سال هاى اخير به امر بنيانگذار جمهورى اسلامى، امام خمينى قدس سره احياء شده و حجاج ايرانى و جمع زيادى از حجاج ساير كشورها اين مراسم باشكوه را برگزار مى كنند كه در اين سال ها صبح روز عرفه در عرفات برگزار مى شود.

ب) عصر: دعاى روز عرفه:

هرچند بسيارى از كاروان هاى حج و حجاج محترم در اين روز و در اين مكان مقدس دعاى معروف امام حسين عليه السلام يا امام سجاد عليه السلام را مى خوانند ولى هرساله به طور دسته جمعى در خيمه گاه بعثه حج تعداد زيادى از زائران حضور پيدا مى كنند و دعاى عرفه را به صورت دسته جمعى مى خوانند كه از شكوه و جلوه خاصى برخوردار است.

ص: 174

جلسه يازدهم: وقوف در مشعرالحرام

اشاره

سومين عمل از اعمال حج، وقوف در مشعرالحرام است.

مشعرالحرام يكى از اماكن مقدس بيرون شهر مكه است و در كنار وادى منى و با فاصله حدود پنج كيلومترى از عرفات قرار دارد كه اكنون بر اثر توسعه شهر مكه، فاصله چندانى با شهر ندارد.

نام ديگر مشعرالحرام «مُزدَلِفه» است.

1- زمان وقوف

زمان وقوف در مشعرالحرام از اذان صبح تا طلوع آفتاب روز عيد قربان است. حجاج، پس از غروب از عرفات بيرون مى آيند و روانه مشعرالحرام مى شوند و شب عيد را در مشعر سپرى مى كنند و به فتواى بسيارى از فقها شب عيد را نيز بايد به نيت اطاعت الهى در آن جا بمانند و از اذان صبح نيت وقوف داشته باشند.

ص: 175

2- مكان وقوف

مكان وقوف مشعرالحرام است، هرجاى آن كه باشد و هم اكنون حدود مشعرالحرام با تابلوهايى به رنگ بنفش مشخص شده كه سمت بيرونى آنها نوشته شده «بداية مُزدلفة» و سمت داخلى آنها «نهاية مزدلفة» كه وقوف در خارج از اين حدود صحيح نيست.

3- اقسام وقوف

وقوف در مشعرالحرام سه قسم است:

الف) اختيارى

ب) اضطرارى شبانه

ج) اضطرارى روزانه

وقوف اختيارى: از اذان صبح است تا طلوع آفتاب روز عيد قربان.

وقوف اضطرارى شبانه: بخشى از شب عيد است، پيش از اذان صبح، هرچند اندكى از آن.

وقوف اضطرارى روزانه: بخشى از نيمه اول روز عيد است، يعنى از طلوع آفتاب تا ظهر، هرچند اندكى از آن.

4- كوچ از مشعرالحرام

هرچند زمان وقوف تا طلوع آفتاب است ولى حجاج مى توانند كمى پيش از طلوع آفتاب از مشعر حركت كنند، ولى بنابر احتياط نبايد پيش از طلوع از وادى «مُحسّر» كه حد فاصله بين مشعر و منى است و قريب به 300 متر است بگذرند.

ص: 176

5- وظيفه بانوان و معذوران

برخى افراد مى توانند پيش از اذان صبح از مشعرالحرام كوچ كنند، يعنى با انجام دادن وقوف اضطرارى شبانه از آن جا بروند و وقوف بين الطلوعين بر آنها واجب نيست، هرچند به فتواى برخى از فقها، همين افراد نبايد پيش از نصف شب از آن جا بروند، بلكه بايد قدرى پس از نيمه شب هرچند اندك در آن جا باشند و آن افراد اينهايند:

بانوان، كودكان، بيماران، پيرمردان، ناتوانان، پرستاران و راهنمايان آنها.

6- واجبات و مستحبات وقوف

در مشعرالحرام كارى جز حضور در آن جا به قصد وقوف، قربة الى اللَّه واجب نيست، ولى مستحبات زيادى دارد كه برخى از آنها بدين شرح است:

* هر مقدار از شب را كه بتواند، به عبادت و اطاعت الهى مشغول باشد.

* بخشى از وقت را هرچند كم به ذكر الهى مشغول باشد، و برخى از فقها ذكرگفتن در مشعرالحرام را بنابر احتياط، لازم دانسته اند.

* سنگريزه هايى كه در منى بايد به جمرات بزند در مشعر جمع آورى كند.

* دعاهايى كه وارد شده بخواند.

7- شرايط سنگريزه ها

سنگريزه هايى كه براى رمى جمع آورى مى كنند بايد اين شرايط را داشته باشد:

* زياد بزرگ و زياد كوچك نباشد، به طورى كه به آن ريگ گفته شود، پس سنگ بزرگ و شن ريزه كفايت نمى كند.

ص: 177

* سنگ باشد؛ كلوخ، سفال، سيمان، موزائيك و آجر نباشد.

* از حرم باشد. مشعرالحرام و منى و شهر مكّه- مگر قسمتى كه از تنعيم گذشته است- جزء منطقه حرم است، ولى عرفات بيرون از حرم است.

* ديگرى آن را در رمى به كار نبرده باشد.

* مباح باشد، رمى با ريگ غصبى و ريگى كه ديگرى براى خود برداشته صحيح نيست و ريگ گرفتن از ديگران كه با رضايت بدهد اشكال ندارد.

لازم نيست ريگ ها را خودِ انسان جمع كند، بلكه اگر شخص ديگرى هم جمع كند به او بدهد اشكال ندارد.

ص: 178

جلسه دوازدهم: واجبات منى (1)

اشاره

پس از طلوع آفتاب روز دهم ذى الحجة (عيد قربان) حجاج براى بجاى آوردن بقيه اعمال حج از مشعرالحرام بيرون آمده و روانه منى مى شوند.

منى، سرزمينى است واقع بين دو رشته كوه نزديك مشعرالحرام و مكه كه از انتهاى وادى مُحسّر تا جمره عقبه امتداد دارد.

اعمالى كه در منى بايد انجام دهند بدين شرح است:

نمايش تصوير

1- رمى جمره عقبه

1- در آخر منى سه جمره وجود دارد كه اولى «جمره اولى»، دومى

ص: 179

«جمره وسطى» و سومى «جمره كُبرى يا عقبه» نام دارد.

تا چند سال پيش اين سه جمره به صورت سه ستون سنگى به عرض كمتر از يك متر بوده، ولى اكنون به سبب ازدحام جمعيت حجاج و مشكلاتى كه هنگام رمى پيش مى آمد آنها را توسعه داده اند و به صورت يك ديوار چند مترى ساخته شده است.

اولين عمل واجب در روز عيدقربان زدن هفت عدد ريگ به جمره عقبه است.

2- واجبات رمى

* نيت: رمى نيز مثل ساير اعمال حج از عبادات است و بايد با قصد قربت و بدون هرگونه ريا و خودنمايى صورت پذيرد.

* سنگ ها هفت عدد باشد، يعنى هفت عدد سنگريزه بايد به جمره زده شود، ولى لازم نيست پشت سر هم بخورد، پس اگر مثلًا دو عدد از آنها به جمره بخورد و سومى نخورد، چهارمى اگر به ستون بخورد، سوم حساب مى شود.

* سنگ ها را بياندازد، پس اگر جلو برود و سنگ بگذارد كفايت نمى كند.

* سنگ به جمره بخورد.

* با پرتاب به جمره بخورد، پس اگر با برخورد به جايى يا با برخورد سنگ ديگران به جمره برخورد كند كافى نيست.

* به تدريج بزند، پس اگر چند سنگريزه را با هم به جمره بزند كافى نيست بلكه يكى حساب مى شود.

3- مستحبات رمى

برخى از مستحبات رمى بدين شرح است.

ص: 180

* با طهارت بودن هنگام رمى.

* هر سنگى كه مى اندازد تكبير بگويد.

* جمره عقبه را پشت به قبله و در روزهاى بعد كه جمره اولى و وسطى را نيز رمى كند، آن دو را رو به قبله رمى كند، يعنى هنگام پرتاب ريگ ها، رو به قبله باشد.

* دعاهايى كه در رمى وارد شده است بخواند.

ص: 181

جلسه سيزدهم: واجبات منى (2)

اشاره

قربانى

حجاج در روز عيد قربان پس از رمى جمره عقبه بايد حيوانى را در راه خدا به عنوان يكى از اعمال حج ذبح كنند.

1- حيوان هايى كه مى توان ذبح كرد

* گوسفند

* گاو

* شتر(1)


1- . شتر را مانند ساير حيوانات ذبح نمى كنند، يعنى نبايد سر آن را بريد و چهار رگ را قطع كرد، بلكه بايد آن را «نَحْر» كنند، يعنى كارد يا وسيله آهنى تيزى در گودى گلوى او فرو كنند.

ص: 182

2- زمان قربانى

قربانى بايد روز عيد، پس از رمى جمره عقبه و پيش از حلق يا تقصير انجام شود، ولى چنانچه در روز عيد موفق نشد، فرداى آن روز بايد عمل كند، و به فتواى برخى از فقها، ذبح در شب نيز براى كسى كه روز عيد موفق به ذبح نشده صحيح است.

3- شرايط قربانى

حيوانى كه به عنوان قربانى ذبح مى شود شرايطى بايد داشته باشد كه اهم آنها بدين شرح است:

* سالم باشد.

* خيلى پير نباشد.

* ناقص العضو نباشد، مثلًا بيضه هايش را نكوبيده باشند، كور و لنگ و دم بريده يا گوش بريده يا شاخ شكسته نباشد.

* لاغر نباشد، چاق بودن شرط نيست، ولى نبايد لاغر باشد.

* سن آن كامل باشد، يعنى:

- گوسفند (بز): كمتر از دو سال نداشته باشد؛

- گوسفد (ميش): به احتياط واجب كمتر از يك سال نداشته باشد و داخل در دوسال شده باشد.

- گاو: كمتر از دو ساله نباشد و وارد سال سوم شده باشد.

- شتر: كمتر از پنج ساله نباشد، بلكه وارد سال ششم شده باشد.

يادآورى: لازم نيست حيوان قربانى، نر باشد، اما مستحب است شتر يا گاو ماده باشد و گوسفند نر باشد.

ص: 183

4- نيابت در قربانى

حاجى مى تواند خودش حيوان را ذبح كند و مى تواند به شخص ديگرى نيابت بدهد تا او از طرفش حيوان را ذبح كند. پس نيابت در قربانى براى كسى كه خودش توانايى ذبح دارد، اشكال ندارد، ولى بايد توجه داشت كه در سال هاى اخير و در كشتارگاه هاى جديد، به جهت ازدحام، همه حجاج نمى توانند به كشتارگاه بروند و زن ها را نيز راه نمى دهند.

5- مكان قربانى

قربانى بايد در منى انجام پذيرد، ولى در سال هاى اخير به جهت ممنوعيت ذبح در منى و ايجاد كشتارگاه هايى در خارج- ولى نزديك- منى، از آن جا كه چاره اى جز اين نيست، به فتواى مراجع تقليد ذبح در مسلخ هاى جديد كفايت مى كند.

6- مصرف قربانى

احتياط مستحب است، قربانى را سه قسمت كنند:

- يك قسمت آن را هديه بدهند؛

- قسمت ديگر را صدقه بدهند؛

- و باقيمانده را بخورند.

يادآورى: برخى از فقهاء اين احتياط را لازم دانسته اند، ولى امروزه عمل به احتياط دشوار است، چون تمام قربانى ها با دستگاه هاى مكانيزه بسته بندى مى شود و براى استفاده مردم فقير برخى از كشورها فرستاده مى شود و برداشتن و تقسيم آنها دشوار و گاهى غيرممكن است.

ص: 184

جلسه چهاردهم: واجبات منى (3)

اشاره

حلق يا تقصير

آخرين عمل از اعمال روز عيد در منى حلق يا تقصير است.

حلق به معناى تراشيدن موهاى سر و تقصير به معناى كوتاه كردن قدرى از مو و ناخن است.

1- افراد موظف به حلق

كسانى كه بايد سر بتراشند عبارتند از:

* كسى كه سال اول حج او باشد، چه واجب، چه مستحب، براى خودش يا براى ديگرى؛ به فتواى برخى از فقهاء، چنين فردى نيز مى تواند تقصير كند ولى حلق افضل است.

* كسى كه موى خود را به منظورى چسبانده باشد؛

* كسى كه موى سر را جمع كرده و به هم پيچيده و گره زده و بافته باشد.

ص: 185

2- افراد موظف به تقصير[31]

دروس احكام و مناسك حج ؛ ؛ ص185

انى كه بايد تقصير كنند، عبارتند از:

* بانوان، و اگر حلق كنند كافى نيست؛

* كسانى كه موى سر ندارند.

3- زمان حلق يا تقصير

زمان حلق يا تقصير روز عيد است، از طلوع تا غروب آفتاب، ولى برخى از فقهاء احتياط مستحب مى دانند كه حلق يا تقصير روز عيد باشد و تأخير آن تا روز سيزدهم ذى حجه را جايز مى دانند و نيز برخى از فقهاء حلق در شب را براى كسى كه در روز موفق به اين عمل نشده است كافى مى دانند.

4- مكان حلق يا تقصير

حلق يا تقصير بايد در منى انجام پذيرد و در بيرون منى صحيح نيست، لذا كسانى كه براى قربانى به كشتارگاه رفته يا به جهتى ديگر از منى خارج شده اند بايد توجه داشته باشند كه براى حلق يا تقصير بايد به منى برگردند.

كسى كه نمى تواند براى حلق يا تقصير به منى برود، هرجا كه هست حلق يا تقصير مى كند و موى خود را به منى مى فرستد.

5- مستحبات حلق يا تقصير

* در تراشيدن سر، ابتدا از سمت راست جلوى سر شروع كند.

* موى سر خود را در منى در خيمه خود دفن كند. (امروزه در برخى موارد عمل به اين استحباب ممكن نيست)

ص: 186

* بهتر است، پس از تراشيدن سر، از اطراف ريش و شارب خود را بزند و ناخن خود را بگيرد.

* هنگام حلق يا تقصير، اين دعا را بخواند:

«اللهم اعْطِني بكلّ شعرةٍ نوراً يوم القيامة»

6- مستحبات روز عيد

روز عيد، روز بسيار شريفى است و جداى از آنچه در منى براى حجاج واجب يا مستحب است، آداب زيادى دارد كه از جمله مستحبات آن روز عبارت است از:

* غسل؛

* نماز عيد، مانند نماز عيد فطر؛

* خواندن دعاى ندبه؛

* خواندن ساير دعاهايى كه وارد شده است؛

* خواندن تكبيرها كه كيفيت آنها خواهد آمد.

7- مستحبات منى

به جز مستحبات رمى جمرات، قربانى، حلق يا تقصير كه آنها نيز در منى انجام مى شود، اعمال زير نيز جزء مستحبات منى شمرده شده است:

* ماندن در منى در روزهاى يازدهم و دوازدهم و بيرون نرفتن از آن جا حتى براى طواف مستحب؛

* تكبير گفتن، پس از پانزده نماز كه اولى آنها نماز ظهر روز عيد است، و در غير منى پس از ده نماز مستحب است و بهتر است اين تكبيرها را بگويد:

ص: 187

اللَّه اكبر، اللَّه اكبر، لا اله الّا اللَّه واللَّه اكبر، اللَّه اكبر وللَّه الحمد، اللَّه اكبر على ما هدانا، اللَّه اكبر على ما رزقنا من بهيمة الأنعام، والحمد للَّه على ما أبلانا؛

* خواندن نمازهاى واجب و مستحب در مسجد خيف.

خواندن صد ركعت نماز در مسجد خيف و گفتن سبحان اللَّه، لا اله الّا اللَّه و الحمد للَّه هركدام صدمرتبه، ثواب بسيار زيادى دارد، ولى متأسفانه در طول سال، درِ اين مسجد بسته است و در ايام منى نيز به جهت بى برنامگى و سوء مديريت، عدّه اى از زائران در آن جا مى خوابند و مى نشينند كه نماز خواندن در آن جا بسيار دشوار شده است.

ص: 188

جلسه پانزدهم: واجبات منى (4)

اشاره

بيتوته

1- تعريف بيتوته

يكى ديگر از واجبات حج بيتوته است. بيتوته به معناى «شب را در جايى گذراندن» است.

2- زمان بيتوته

تمام حجاج (چه آنها كه براى اعمال بعد از منى به مكه رفته اند و چه آنها كه نرفته اند) بايد شب هاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه را از غروب آفتاب تا نيمه شب با قصد قربت در منى باشند، بنابراين آنها كه به مكه رفته اند بايد قبل از غروب به منى برگردند.

به فتواى برخى از فقهاء، حجاج مى توانند نيمه اول يا نيمه دوم شب را در منى بيتوته كنند.

ص: 189

3- مكان بيتوته

مكان بيتوته، منى است كه حدود آن با تابلوهاى آبى رنگ مشخص شده كه بر قسمت بيرونى آنها نوشته شده «بداية منى» و در قسمت درونى آن نوشته شده «نهاية منى» لذا حجاج در وقت بيتوته نبايد از اين حدود خارج شوند و چنانچه از منى بيرون رفته اند بايد پيش از وقت بيتوته به منى برگردند تا تمام وقت بيتوته را در منى باشند.

4- كسانى كه بيتوته بر آنها واجب نيست

* بيماران و پرستاران آنها و كسانى كه ماندن در منى برايشان مشقت دارد.

* كسانى كه در مكه، تمام شب را تا صبح به عبادت خدا مشغول باشند و كار ديگرى به جز كارهاى ضرورى نكنند.

* كسانى كه ترس آن دارند اگر در منى بمانند، اموالى از آنها در مكه از بين برود.

كسانى كه در مكه به عبادت مشغول مى شوند مى توانند اعمال مكه (طواف و نماز ...) را بجاى آورند.

عبادت در مكه لازم نيست در مسجدالحرام يا در مكه قديم باشد، بلكه در هر جاى مكه هرچند در قسمت هاى توسعه يافته اشكال ندارد.

5- ترك بيتوته

كسى كه تمام بيتوته را ترك كند، يعنى جزء معذورين نباشد و هيچ مقدار از شب را در منى نباشد، بايد يك گوسفند كفاره بدهد.

كسى كه بخشى از شب را در منى نباشد، مثلًا به مكه رفته و در برگشت به منى

ص: 190

ديرتر از وقت بيتوته رسيده، بر او نيز بنابر احتياط واجب، يك گوسفند واجب مى شود.

يادآورى: به فتواى مراجعى كه نيمه دوم شب را براى بيتوته كافى مى دانند، كسى كه نيمه اول شب را در منى نباشد، بايد نيمه دوم را بماند و به فتواى مراجعى كه نيمه اول را واجب مى دانند چنين شخصى بنا بر احتياط واجب بايد نيمه دوم را بيتوته كند و يك گوسفند نيز كفاره بدهد.

6- محاسبه نيمه شب براى بيتوته

چون نحوه محاسبه نيمه شب در وقت نماز براى مشخص شدن پايان وقت نماز عشاء با اين جا تفاوت دارد، لذا نحوه محاسبه نيمه شب يادآورى مى شود:

* بنابر احتياط واجب، شب را از غروب تا طلوع آفتاب حساب كنند.

* بنابر احتياط مستحب، شب را از مغرب شرعى تا طلوع آفتاب حساب كنند.

ص: 191

جلسه شانزدهم: واجبات منى (5)

اشاره

رمى جمرات

يكى ديگر از اعمال حج، رمى جمرات است؛ يعنى سنگ زدن به جمرات به همان شيوه اى كه در بحث رمى جمره عقبه گذشت.

1- واجبات رمى

واجبات رمى همان است كه در بحث رمى جمره عقبه گذشت.

2- زمان رمى

زمان رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم ذى حجه است و در اين دوروز بايد در فاصله طلوع تا غروب آفتاب انجام داده شود.

اگر رمى را فراموش كند، بايد روز بعد آن را قضا كند.

3- رمى شبانه

رمى جمرات بايد در روز انجام داده شود، ولى كسى كه از رمى در روز

ص: 192

معذور باشد، مى تواند در شب بجا آورد.

يادآورى: بانوان مى توانند رمى جمره عقبه كه در روز عيد بايد بجا آورده شود، در شب انجام دهند، هرچند از رمى در روز معذور نباشند، ولى رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم را مانند ديگران بايد روز انجام دهند، مگر آن كه عذرى داشته باشند.

4- ترتيب رمى

در روزهاى يازدهم و دوازدهم ذى الحجة، ابتدا بايد به جمره اولى، سپس وسطى و در پايان به جمره عقبه سنگ بزنند و مراعات اين ترتيب لازم است.

5- شكيات رمى

* اگر شك كند، ريگى كه پرتاب كرده به جمره خورده يا نه، بايد ريگ ديگرى بزند.

* اگر شك كند هفت سنگ زده يا كمتر، بايد آن قدر بزند تا مطمئن شود هفت عدد از آنها به جمره خورده است.

* بعد از فارغ شدن از رمى و انصراف از محل با اين كه يقين داشته هفت عدد زده، به شك خود اعتنا نكند.

6- مستحبات رمى جمرات

آن چه در رمى جمره عقبه مستحب است- كه در جلسه دوازدهم گذشت- در رمى جمرات نيز مستحب است.

ص: 193

7- كوچ از منى

در روز دوازدهم ذى الحجة، بعد از ظهر شرعى، حجاج مى توانند از منى خارج شوند، ولى چنان چه كسى آن روز از منى نرود تا آفتاب غروب كند، بايد شب سيزدهم را نيز در آن جا بيتوته كند و روز سيزدهم نيز جمرات را به همان ترتيب روزهاى گذشته رمى كند.

ص: 194

جلسه هفدهم: اعمال پس از منى

اشاره

پس از اعمال منى حجاج بايد به مكه برگردند براى پنج عمل از اعمال حج كه معروف است به اعمال مكه.

1- اعمال مكه و ترتيب آنها

اعمالى كه در مكه بايد به جاى آورند، به ترتيب به اين شرح است:

* طواف حج

* نماز طواف حج

* سعى بين صفا و مروه

* طواف نساء

* نماز طواف نساء

2- زمان اعمال مكه

گرچه وقت اين اعمال تا پايان ماه ذى الحجة است و حاجى مى تواند در منى

ص: 195

بماند براى بقيه اعمالى كه در منى بجاى آورده مى شود، يعنى بيتوته و رمى جمرات، ولى احتياط مستحب است در روز عيد قربان پس از اعمال روز عيد بجاى آورده شود.

3- كيفيت اعمال مكه

كيفيت طواف و نماز طواف و سعى در حج با عمره تفاوتى ندارد، به جز در نيت. بنابراين تمام شرايط و واجباتى كه در آن جا گفته شد، در اين جا نيز بايد مراعات شود.

4- طواف نساء

كيفيت طواف نساء و نماز آن، مانند طواف عمره و نماز آن است، ولى بايد به نيت طواف نساء و نماز طواف نساء به جا آورده شود.

طواف نساء و نماز آن، اختصاص به مردان ندارد، بلكه بر تمامى كسانى كه حج يا عمره مفرده بجا مى آورند واجب است.

5- مراحل خروج از احرام

بيرون رفتن از احرام حج و حلال شدن محرمات احرام سه مرحله دارد:

مرحله اول: با حلق يا تقصير كه تمام محرمات حلال مى شود، به جز بوى خوش و عطريات و زن و مرد.

مرحله دوم: پس از به جا آوردن طواف حج و نماز آن و سعى، بوى خوش و استعمال عطريات نيز حلال مى شود.

مرحله سوم: پس از طواف نساء و نماز آن، زن و شوهر بر يكديگر حلال مى شوند.

ص: 196

6- فاصله بين اعمال

* بين طواف حج و نماز آن نبايد زياد فاصله شود، بلكه بايد پس از طواف، نماز آن نيز بجا آورده شود.

* بين نماز طواف و سعى، فاصله انداختن اشكال ندارد، ولى نبايد سعى را براى فردا بگذارد.

* بين سعى و طواف نساء، فاصله انداختن اشكال ندارد و لازم نيست فوراً طواف نساء را بجا آورد و تأخير انداختن آن، حتى تا چند روز بعد هم اشكال ندارد، ولى تا زمانى كه مرد مُحرم طواف نساء و نماز آن را بجا نياورد، زن بر او حلال نمى شود و نيز زن مُحرم تا وقتى كه طواف نساء و نماز آن را بجا نياورد، مرد بر او حلال نمى شود.

* بين طواف نساء و نماز آن، نبايد زياد فاصله شود، بلكه پس از طواف بايد نماز آن را نيز بخواند.

7- تقديم اعمال پس از منى بر وقوف

اعمال مكه بايد پس از منى به جا آورده شود، و مقدم داشتن آنها بر وقوف جايز نيست، مگر براى افرادى كه در ذيل آورده مى شود كه اين افراد مى توانند پس از احرام حج، پيش از رفتن به عرفات آنها را بجا آورند:

* پيرمردان و پيرزنانى كه در مراجعت از منى به خاطر ازدحام جمعيت از بجا آوردن اعمال ناتوان باشند يا نتوانند به مكه برگردند.

* بيمارانى كه بعد از مراجعت از منى نمى توانند به خاطر ازدحام جمعيت،

ص: 197

طواف كنند يا مى ترسند كه نتوانند.

* زنانى كه مى ترسند به خاطر حيض يا نفاس پس از برگشت از منى نتوانند اين اعمال را بجا آورند و نمى توانند تا وقت پاك شدن صبر كنند.

* كسانى كه مى دانند تا آخر ذى الحجة به جهتى نمى توانند اعمال مكه را انجام دهند.

ص: 198

جلسه هجدهم: محرمات احرام (1)

اشاره

هنگام احرام، چه در عمره يا حج، بسيارى از كارها بر مُحرم حرام است كه بايد از آنها پرهيز كند كه فهرست اجمالى آنها پيشتر در ضمن اعمال عمره تمتع گفته شد و اكنون نوبت توضيح بيشتر در مورد آنها است.

1- تقسيم محرمات احرام

كارهايى كه در حال احرام حرام است، به سه دسته تقسيم مى شود:

* محرمات ويژه آقايان: اين دسته از محرمات، تنها براى مردان حرام است.

* محرمات ويژه بانوان: اين دسته از محرمات نيز تنها بر زنان محرم حرام است.

* محرمات مشترك: بقيه محرمات بر مردان و زنان محرم حرام است.

2- تقسيمى ديگر براى محرمات احرام

مجموع كارهايى كه بر محرم حرام است، از جهت كفاره دار بودن يا نبودن به دو دسته تقسيم مى شود:

ص: 199

الف) محرمات كفاره دار

ب) محرمات بدون كفاره

3- محرمات ويژه آقايان

محرماتى كه تنها بر مردان محرم حرام است بدين شرح است:

* زير سايه بان حركت كردن؛

* پوشاندن سر؛

* پوشيدن لباس دوخته؛

* پوشيدن كفش يا چيزى كه تمام روى پا را بپوشاند.

توضيح محرمات مخصوص آقايان

الف) با سايه بان حركت كردن

1- مردان محرم هنگام حركت در مسير دو منزل مثلًا از ميقات تا مكه نبايد زير سايه حركت كنند.

2- زير سايه رفتن در بين راه، هنگام توقف در رستوران، يا حركت از زير پل يا سقف پمپ بنزين و امثال آن اشكال ندارد.

3- زير سايه رفتن در منزلگاه اشكال ندارد.

4- به فتواى برخى از فقها، مردان محرم هنگام حركت در شب مى توانند ماشين سقف دار سوار شوند، ولى به فتواى عده اى ديگر از فقهاء جايز نيست.

5- به فتواى برخى از فقها، تمام شهر مكه و تمام عرفات و منى منزلگاه محسوب مى شود، پس هنگام جابه جا شدن در اين اماكن مى توانند چتر روى سر بگيرند يا ماشين سقف دار سوار شوند، ولى به فتواى عده اى ديگر جايز نيست.

ص: 200

ب) پوشاندن سر

1- مردان محرم نبايد در حال احرام، سر را بپوشانند، و فرقى در اين مسأله بين گذاشتن كلاه يا عرقچين بر سر يا انداختن چفيه يا حوله بر سر يا فرو بردن سر در آب نمى باشد.

2- گذاشتن دست ها بر سر و گذاشتن سر بر بالش براى خوابيدن اشكال ندارد.

ج) پوشيدن لباس دوخته

1- مردان بايد براى احرام، تمام لباس هاى دوخته را از تن بيرون آورند و در طول احرام نيز نبايد لباس دوخته بپوشند.

2- بستن هميان بر كمر، هرچند دوخته باشد اشكال ندارد.

3- سنجاق زدن به لباس احرام و وصل كردن بخشى از آن با بخشى ديگر به فتواى برخى از فقها اشكال ندارد.

د) پوشيدن كفش يا چيزى كه تمام روى پا را بگيرد

1- مرد مُحرم نبايد چيزى مانند كفش، جوراب و هرچيز ديگرى كه تمام روى پا را مى گيرد بپوشد. ولى پوشيدن دمپايى بنددار كه تمام روى پا را نگيرد اشكال ندارد.

2- اگر لباس احرام يا چيز ديگرى روى پا بيفتد و آن را بپوشاند اشكال ندارد، چون بين پوشيدن و پوشاندن فرق است.

توضيح محرمات مخصوص بانوان

الف) پوشاندن صورت

1- زن محرم نبايد تمام يا قسمتى از صورت خود را با نقاب و روبند و حتى

ص: 201

چادر بپوشاند.

2- گذاشتن صورت روى بالش براى خوابيدن و گذاشتن دست ها بر صورت اشكال ندارد.

3- آويزان كردن چادر از جلوى صورت اگر با صورت فاصله داشته باشد اشكال ندارد.

ب) پوشيدن زيور

1- پوشيدن زيورآلات بر زن محرم، حرام است، چه به قصد آراستن خود باشد يا بدون آن.

2- زيورهايى كه پيش از احرام به پوشيدن آنها عادت داشته لازم نيست آنها را براى احرام بيرون آورد، ولى نبايد آن را به مرد نشان دهد، حتى به شوهرش.

ص: 202

جلسه نوزدهم: محرمات مشترك احرام

اشاره

در حال احرام برخى كارها بر مردان و زنان محرم حرام است كه به اختصار به آنها اشاره مى شود:

1- استفاده از بوى خوش

استفاده از بوى خوش به گونه هاى زير در حال احرام جايز نيست:

* عطر زدن به بدن يا لباس؛

* پوشيدن لباسى كه بوى عطر مى دهد؛

* خوردن غذايى كه بوى خوش دارد؛

* بوييدن گل ها و سبزى هاى خوشبوى غير صحرايى.

خريد و فروش عطريات در حال احرام اشكال ندارد، ولى آنها را نبويد، حتى براى امتحان.

2- نگاه در آينه

نگاه در آينه در حال احرام هرچند به قصد ديدن خود يا خودآرايى نباشد

ص: 203

حرام است، ولى به فتواى برخى از فقها، نگاه كردن در آينه اگر براى زينت نباشد، اشكال ندارد.

نگاه كردن در دوربين عكاسى و فيلمبردارى و نيز عكس يا فيلم گرفتن در حال احرام اشكال ندارد.

3- زدودن مو از بدن

- در حال احرام، زدودن مو از بدن خود يا ديگرى، به هر وسيله اى باشد، هرچند كم، حرام است.

- اگر هنگام وضو يا غسل بدون قصد مويى كنده شود، اشكال ندارد.

4- كِرِم زدن و روغن ماليدن به بدن

- كرم زدن و روغن ماليدن به بدن در حال احرام هرچند خوشبو نباشد، حرام است.

- كرم زدن پيش از احرام اگر بوى خوش نداشته باشد يا بوى خوش آن تا وقت احرام باقى نمى ماند اشكال ندارد.

5- سرمه كشيدن به چشم

سرمه كشيدن به چشم در حال احرام حرام است. برخى از فقها تنها سرمه سياه را حرام مى دانند، ولى عده اى ديگر غيرسياه آن را نيز حرام مى دانند.

6- انگشتر به دست كردن براى زينت

در حال احرام اگر انگشترى براى زينت به دست كند حرام است، ولى

ص: 204

انگشترى كه از پيش از احرام به دست داشته لازم نيست بيرون آورد.

7- جدال:

جدال به معناى قسم خوردن به «اللَّه» يا معادل آن به زبان ديگر است، چه براى اثبات مطلبى يا رد كردن آن.

8- فسوق:

فسوق، دروغ و فحش و فخرفروشى به ديگران است، و از محرمات احرام شمرده مى شود.

دستور دادن به ديگران اگر از روى فخرفروشى باشد حرام است وگرنه اشكال ندارد.

9- بيرون آوردن خون از بدن

زخم كردن بدن يا خون گرفتن در حال احرام، حرام است. ولى خاراندن بدن اگر زخم نشود و خون گرفتن اگر براى تشخيص بيمارى باشد اشكال ندارد.

- محرم مى تواند از بدن ديگران خون بگيرد، مثلًا پزشك مُحرم از بدن بيمار خون بگيرد اشكال ندارد.

10- كشتن جانوران بدن

اين نيز يكى ديگر از محرمات احرام است و امروزه چندان مورد ابتلاء نيست.

ص: 205

11- ناخن گرفتن

چيدن و كوتاه كردن ناخن در حال احرام با هر وسيله اى باشد حرام است و فرقى بين ناخن دست يا پا نيست.

12- كشيدن دندان

كشيدن يا كندن دندان در حال احرام حرام است، ولى به فتواى برخى از فقها، اگر خون نيايد حرام نيست.

13- كندن درخت و گياه حرم

شهر مكه و اطراف آن تا حدود معينى «حرم» است كه داراى احكام خاصى مى باشد، از جمله كندن و بريدن درخت و گياه آن حرام است.

اگر در حال راه رفتن به طور متعارف گياه كنده شود اشكال ندارد.

كندن درخت و گياه حرم اختصاص به افراد محرم ندارد، بلكه به محرم و غيرمحرم حرام است.

14- شكار

افراد محرم بايد از هرگونه شكار حيوان هاى صحرايى پرهيز كنند و نيز نشان دادن حيوان به شكارچى و نگه داشتن حيوان شكار شده نيز حرام است.

كشتن ملخ و امثال آن نيز حرام است، ولى حيوان هايى كه قصد اذيت دارند، مثل زنبور و عقرب اشكال ندارد.

15- عقد كردن زن براى خود يا ديگرى

عقد كردن زن براى خود يا ديگرى در حال احرام حرام است.

ص: 206

16- لذت هاى جنسى

در حال احرام هرگونه لذت شهوانى از جنس مخالف حرام است، بنابراين زن و شوهر هرچند محرميت آنها در حال احرام نيز باقى است، ولى هيچ گونه لذت جنسى از يكديگر حتى نگاه با شهوت جايز نيست، امّا نگاه و تماس بدنى بدون لذت اشكال ندارد، ولى بوسيدن يكديگر و آميزش حرام است.

17- استمناء

در غير حال احرام جزء گناهان كبيره است و در حال احرام گناهش افزون تر است.

يادآورى: برخى از محرمات احرام كه براى زائران مبتلاءبه نيست گفتن آنها در جلسات آموزشى نه تنها ضرورت ندارد، بلكه اتلاف وقت است.

ص: 207

جلسه بيستم: كفارات محرمات احرام

اشاره

در حال احرام برخى از كارهاحرام است كه موارد هر يك و احكام آنها گذشت.

برخى از اين محرمات كفاره نيز دارد و كفاره محرمات احرام غالباً همان حيوان هايى است كه به عنوان قربانى ذبح مى شود، يعنى گوسفند يا گاو يا شتر و گاهى يك مدّ طعام كه تقريباً 750 گرم است.

1- ارتكاب سهوى محرمات احرام

هيچ كدام از محرمات احرام درصورت ارتكاب سهوى كفاره ندارد، به جز صيد.

يادآورى مى شود غالب محرماتى كه از زائران سر مى زند عمدى نيست، بلكه به جهت بى توجهى و فراموشى است.

2- برخى از محرماتى كه ممكن است اتفاق بيفتد و كفاره آنها

بيشتر محرمات كفاره دارد از جمله كارهايى كه از زائران سر نمى زند و

ص: 208

چنانچه سر بزند سهوى است كه كفاره ندارد، ولى برخى از آنها كه ممكن است پيش آيد، و كفاره آنها يك گوسفند است در اينجا مى آوريم:

1- استعمال بوى خوش

2- پوشيدن لباس دوخته

3- پوشاندن سر

4- زير سايه رفتن

5- قَسَم راست (سه مرتبه)

6- قَسَم دروغ (يك مرتبه)

3- سقوط حرمت و وجوب كفاره

حرمت عمل، حكم تكليفى است و وجوب كفاره، حكم وضعى است.

چنانچه ارتكاب محرمات از روى ناچارى و با عذر باشد، حكم تكليفى برداشته مى شود، ولى حكم وضعى همچنان باقى است، يعنى هرچند آن عمل به جهت معذور بودن مكلّف گناه محسوب نمى شود، ولى وجوب كفاره ساقط نمى شود؛ مانند:

* زير سايه رفتن يا ماشين سقف دار سوار شدن در حالى كه ماشين ديگرى وجود ندارد و براى زائر نيز اين امكان وجود ندارد تا با وسيله اى ديگر برود. در اين جا حركت زير سايه بان حرام نيست، ولى كفاره يك گوسفند واجب است.

پوشيدن لباس دوخته براى كسى كه به جهت مشكلى ناچار است لباس دوخته بپوشد، مثل بيمارى كه بايد جوراب يا دستكش طبى دوخته بپوشد.

* استفاده از كِرِم معطر براى كسى كه به جهت بيمارى پوستى بايد در حال احرام نيز استفاده كند.

ص: 209

4- شرايط حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود

حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود لازم نيست شرايط حيوان قربانى را داشته باشد. مثلًا اگر حيوان لاغر هم ذبح كند كافى است، امّا احتياط مستحب است كه آن شرايط را نيز داشته باشد.

5- محل ذبح كفاره

محل ذبح كفاره محرمات احرام عمره مكه است.

و محل ذبح كفاره محرمات احرام حج منى است و چنان چه در آن جا ذبح نكند و در محل خود ذبح كند، كفايت مى كند.

6- مصرف كفاره

مصرف كفاره محرمات احرام فقراء هستند، يعنى بايد به افراد فقير داده شود.

و فقير كسى است كه خرج سال خود را نمى تواند تأمين كند.

ص: 210

جلسه بيست و يكم: احكام متفرقه عمره و حج

اشاره

1- وظيفه معذوران

يكى از ويژگى هاى مهم احكام دين، تناسب آنها با توانايى افراد است، يعنى وظيفه هريك از افراد نسبت به مسائل شرعى متناسب با قدرت و توانايى او مشخص شده است. بنابراين در اعمال عمره و حج، كسانى كه عذرى دارند و از به جا آوردن برخى از اعمال معذورند نيز به طور واضح مشخص شده است كه در اين بخش به بيان وظيفه چهار گروه از معذوران يعنى بيماران و محصوران و مصدودان و بانوان معذور به عذر شرعى مى پردازيم.

وظيفه بيماران

هرچند بيمارانى كه از بجاى آوردن اعمال عمره و حج عاجزند، مستطيع نيستند و حج بر آنها واجب نيست، امّا چنانچه به حج رفتند يا در اثناء اعمال بيمار شدند، وظيفه آنها بدين شرح است:

الف) احرام و وقوف در عرفات و مشعرالحرام را بايد خودشان بجا آورند، هرچند با وقوف اضطرارى.

ص: 211

ب) بقيه اعمال را به كمك ديگران انجام دهند.

ج) چنانچه نتوانند با كمك ديگران اعمال را بجا آورند، نايب بگيرند.

وظيفه محصورشدگان

محصور، بيمارى است كه نتواند به مكه برود يا نتواند اعمال عمره يا حج را بجا آورد. كسى كه محصور شده وظيفه اش بدين شرح است:

* اگر براى عمره محرم شده و نتواند به مكه برود، بايد قربانى يا پول آن را به وسيله شخص امينى به مكه بفرستد تا در آن جا ذبح كنند.

* اگر براى حج محرم شده و نتواند به عرفات برود، بايد قربانى يا پول آن را به منى بفرستد تا در آن جا ذبح كنند.

* در هر دو صورت با آن شخص قرار بگذارد كه در روز خاص و ساعت معينى آن حيوان را ذبح كند؛ در حج روز عيد قربان را قرار بگذارد و در عمره تمتع پيش از رفتن حجاج به عرفات.

* در روز قرار، پس از وقت معين شده كه حيوان را ذبح كرده اند، تقصير كند و از احرام خارج شود.

* و تنها براى طواف نساء نايب بگيرد تا برايش به جا آورند.

وظيفه مصدودها

مصدود كسى است كه دشمن يا شخص ديگرى او را از بجا آوردن عمره يا حج باز داشته است. شخص مصدود بايد براى بيرون رفتن از احرام:

* در محلى كه مصدود شده يك شتر يا گاو يا گوسفندى را به قصد بيرون رفتن از احرام ذبح كند.

* پس از آن تقصير كند و با اين دو عمل از احرام خارج مى شود و طواف نساء نيز لازم نيست.

ص: 212

بانوان معذور به عذر شرعى

اگر براى بانوان عذر شرعى پيش آيد يعنى حائض شوند، دو مشكل براى اعمال عمره و حجشان پيش مى آيد:

الف) وارد شدن به مسجدالحرام و توقف در مسجد شجره براى احرام.

ب) به جاى آوردن طواف و نماز طواف.

بنابراين نسبت به ساير اعمال هيچ مشكلى از اين جهت ندارند، چون در آنها طهارت شرط نيست و امّا وظيفه آنها نسبت به توقف در مسجد شجره براى احرام:

* چنانچه بتوانند در حال عبور محرم شوند، همين گونه عمل كنند.

* اگر نتوانند در حال عبور محرم شوند، در بيرون مسجد، محاذى مسجد يعنى دو سمت راست يا چپ آن محرم مى شوند.

* و نيز مى توانند با نذر پيش از ميقات، مثلًا در مدينه محرم شوند.

و وظيفه آنان نسبت به طواف و نماز طواف نيز بدين شرح است:

* اگر بتوانند بايد صبر كنند تا پاك شوند و اين اعمال را بجا آورند.

* و اگر نتوانند صبر كنند بايد براى اين اعمال نايب بگيرند و در برخى از موارد نيز وظيفه آنها از حج تمتع به حج افراد مبدّل مى شود كه تفصيل آنها در كتاب هاى فقهى آمده است.

2- فراموشى برخى از اعمال و حكم اعاده يا قضاى آنها

چنانچه عملى از اعمال عمره يا حج فراموش شود، اعمال بعدى بجاى آورده شود، در برخى از موارد اعاده يا قضاى همان عمل كافى است، ولى در برخى از موارد، اعمال مترتبه نيز بايد اعاده شود. لذا به زائران توصيه شود

ص: 213

چنانچه عملى را فراموش كردند يا متوجه شدند باطل بجا آوردند، حكم آن را جويا شوند و به وظيفه خود عمل كنند.

3- مستحبات مكه

ايام اقامت در مكه از فرصت هاى طلايى و ارزشمند عمر انسان محسوب مى شود كه نبايد اين فرصت را بيهوده گذراند يا به كارهاى بى ارزش يا كم ارزش مصروف داشت.

به جز اعمالى كه جزو واجبات عمره و حج شمرده مى شود، برخى از كارها در مكه مكرمه مستحب است كه به برخى از آنها اشاره مى شود:

الف) تلاوت قرآن كه تأكيد بسيار شده و ختم قرآن در مكه فضيلت بسيار دارد.

ب) طواف مستحب، با همان شرايطى كه در طواف واجب گفته شد با اين تفاوت كه نماز اين طواف لازم نيست پشت مقام بجا آورده شود.

طواف مستحب را مى توان براى خود يا به نيابت از شخص ديگر، اعم از زنده يا مرده، يك يا چند نفر بجا آورد.

ج) طواف وداع؛ در آخرين لحظات اقامت در مكه و پيش از بيرون رفتن از آن مستحب است طواف ودعا بجا آورند.

د) زيارت قبور اولياء الهى از جمله قبر حضرت ابوطالب و خديجه در قبرستان حجون و مولدالنبى صلى الله عليه و آله نزديك مسجدالحرام و نماز در مساجد معروف مكه مثل مسجد جن و مسجدالراية و ...

ص: 214

جلسه بيست و دوم: عمره مفرده

اشاره

گاهى اوقات برخى از زائران پس از اتمام اعمال حج اقدام به انجام عمره مفرده مى كنند، لذا در پايان اين بحث مختصرى از احكام عمره مفرده آورده مى شود.

1- تعريف عمره مفرده

عمره به معناى زيارت است و چون اين نوع از عمره جداى از اعمال حج و خود به تنهايى اعمالى مستقل به شمار مى رود آن را عمره مفرده ناميده اند.

2- زمان عمره مفرده

عمره مفرده زمان خاصى ندارد و در طول سال هر وقت كه انسان به مكه مكرمه مشرف شود مى تواند عمره مفرده بجاى آورد، ولى در برخى اوقات بجا آوردن عمره مفرده جايز نيست؛ مثل:

ص: 215

* پس از اعمال عمره تمتع و پيش از احرام حج، در فاصله تقصير عمره تمتع و احرام حج.

* پس از اعمال منى و پيش از اعمال مكه.

* در فاصله كوتاه با عمره قبلى كه تفصيل آن خواهد آمد.

3- اعمال عمره مفرده

مجموع اعمال عمره مفرده هفت تاست و به اين ترتيب بجا آورده مى شود:

* احرام؛

* طواف عمره؛

* نماز طواف عمره؛

* سعى بين صفا و مروه؛

* تقصير؛

* طواف نساء؛

* نماز طواف نساء.

4- تفاوت هاى عمره تمتع با عمره مفرده

نمايش تصوير

ص: 216

5- استطاعت عمره مفرده (وجوب يا استحباب)

كسى كه استطاعت حج را ندارد، ولى استطاعت عمره مفرده را دارد، بنابر فتواى مشهور فقها بجا آوردن عمره مفرده بر او واجب نيست، يعنى لازم نيست به عمره برود و كسى كه حج واجب بجا نياورده و به نيابت از ديگرى به حج رفته، احتياط مستحب است پس از اعمال حج عمره مفرده بجا آورد.

6- عمره مفرده تكرارى و فاصله دو عمره

نسبت به فاصله دو عمره مفرده چند نظر فقهى وجود دارد:

الف) حداقل يك ماه بايد فاصله باشد و در كمتر از اين فاصله رجاءً مى تواند بجا آورد.

ب) حداقل بايد ده روز فاصله باشد.

ج) اگر دو عمره براى يك نفر نباشد، مثلًا يكى را براى خودش و ديگرى را به نيابت شخص ديگرى بجا آورد فاصله شرط نيست.

د) بين دو يا چند عمره فاصله شرط نيست.(1)

پي نوشتها


1- محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

ص: 217

[1] ( 1). الفتاوى الواضحة، ج 1، ص 83

[2] ( 1). گناه كبيره، گناه بزرگ است كه بر آن وعده عذاب و آتش داده شده است؛ مانند: دروغ و تهمت، غير آن را گناه صغيره گويند.

[3] ( 1). برخى از مراجع تقليد، عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده مساوى را جايزمى دانند.

[4] ( 1). برخى از مراجع تقليد، مسح روى پا تا آخر آن را لازم مى دانند.

[5] ( 1). به فتواى برخى از مراجع تقليد مسح همزمان پاها اشكال ندارد.

[6] ( 1). به فتواى برخى از مراجع معظّم تقليد با غسل واجب، مثل غسل مسّ ميّت نيز مى توان نماز خواند و وضو لازم نيست.

[7] ( 1). به فتواى برخى از مراجع تقليد با غسل هاى واجب و برخى از غسل هاى مستحب نيز مى توان نماز خواند و نياز به وضو نيست.

[8] ( 1). به فتواى برخى از فقها در تيمم بدل از غسل، يك بار بايد دست بر زمين بزند و بر پيشانى بكشد و بار ديگر بر زمين بزند و بر دستها بكشد.

[9] ( 1). يك درهم تقريباً به اندازه يك بندانگشت است.

[10] ( 1). انعام: 59

[11] ( 2). انبياء: 87

[12] ( 1). به جاى جمله« أن تَغْفِرَ لى ذُنُوبى» مى تواند حاجت ديگرى از خدا بخواند.

[13] ( 1). شك در ركعات نماز موارد ديگرى نيز دارد، امّا چون پيش آمدن آن موارد بسيار كم است، از بيان آنها صرف نظر شد. براى آشنايى مى توانيد به رساله توضيح المسائل، مسائل 1165 تا 1200 مراجعه كنيد.

[14] ( 1). به فتواى برخى از مراجع تقليد، عيدى و پاداش و هديه و امثال آن اگر در طول سال استفاده نشود و تا سر سال خمس باقى بماند، خمس دارد.

[15] ( 2). به فتواى برخى از مراجع تقليد، سرمايه كسب به مقدارى كه براى به دست آوردن مخارج زندگى لازم باشد، خمس ندارد.

[16] محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

[17] ( 1). به فتواى برخى از مراجع تقليد، بخشش و جايزه و عيدى، اگر تا سرسال خمس استفاده شود و باقى بماند، خمس دارد.

[18] ( 1). وافى، ج 10، ص 33

[19] ( 2). جامع الاحاديث، ج 9، ص 49

[20] ( 3). همان، ص 29

[21] ( 4). همان، ص 54

ص: 218

[22] ( 1). به نماز چهاركعتى، نماز تمام گفته مى شود در مقابل نماز دوركعتى.

[23] ( 2). به نظر برخى از فقها، به قدرى دور شود كه اهالى آنجا او را نبينند.

[24] ( 1). به نظر برخى از فقها، مسافر در تمام شهر مكّه و مدينه مى تواند نماز را تمام بخواند.

[25] ( 1). به فتواى برخى از فقها، مراعات ترتيب در قضاى نمازهاى يوميّه لازم است.

[26] ( 1). به فتواى برخى از فقها، قضاى نماز مادر نيز بر پسر بزرگ او واجب است.

[27] محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

[28] ( 1). ممكن است دخترى بالغ باشد ولى خونريزى قاعدگى نداشته باشد چون وراثت و تغذيه و آب و هوا هم در اين مسأله تأثير دارد، چنانچه امروزه معمولًا نخستين خونريزى دخترها در سنين 12 يا 13 سالگى مى باشد.

[29] ( 2). به فتواى برخى از فقهاء، زن هاى سيده و غير سيّده پس از 60 سالگى يائسه مى شوند.

[30] ( 1). شتر را مانند ساير حيوانات ذبح نمى كنند، يعنى نبايد سر آن را بريد و چهار رگ را قطع كرد، بلكه بايد آن را« نَحْر» كنند، يعنى كارد يا وسيله آهنى تيزى در گودى گلوى او فرو كنند.

[31] محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

[32] محمد حسين فلاح زاده، دروس احكام و مناسك حج، 1جلد، نشر مشعر - تهران، چاپ: 1، تابستان 1387.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109